ستاپ های معاملاتی ال بروکس؛ آموزش جامع

۱۶ دقیقه . ۲ روز پیش
۵
امتیاز این نوشته
۱

ستاپ های معاملاتی ال بروکس بر پایه رفتار قیمت (Price Action) طراحی شده‌اند و شامل الگوهایی مانند شکست کاذب، برگشت روند و معاملات در روند خنثی هستند. این ستاپ‌ها با تمرکز بر روان‌شناسی بازار، به معامله‌گران کمک می‌کنند نقاط ورود و خروج دقیق‌تری شناسایی کنند. برای یادگیری کامل این الگوها و نحوه استفاده مؤثر از آن‌ها در معاملات روزانه، ادامه مطلب را مطالعه کنید.

مفاهیم پایه ستاپ های معاملاتی ال بروکس

برای درک روش تحلیل پرایس اکشن ال بروکس، لازم است ابتدا با مفاهیم کلیدی آن آشنا شویم. این مفاهیم اساس تحلیل حرکات قیمت و طراحی «ستاپ‌ های معاملاتی ال بروکس» را تشکیل می‌دهند و معامله‌گران را در شناسایی فرصت‌های معاملاتی یاری می‌کنند. در ادامه به بررسی این مفاهیم می‌پردازیم.

بارهای قیمت: خریداران و فروشندگان چگونه بر قیمت تأثیر می‌گذارند؟

بارهای قیمت (Price Bars) در نمودار نشان‌دهندۀ تغییرات قیمت در بازه‌های زمانی مشخص هستند و اطلاعات مهمی درباره قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان ارائه می‌دهند. هر بار قیمت شامل چهار عنصر است: قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت.

  • بار صعودی: وقتی قیمت بسته‌شدن بالاتر از قیمت باز‌شدن باشد، نشان‌دهندۀ غلبه خریداران است؛
  • بار نزولی: وقتی قیمت بسته‌شدن پایین‌تر از قیمت باز‌شدن باشد، غلبه فروشندگان را نشان می‌دهد؛
  • بارهای خنثی: وقتی قیمت باز و بسته‌شدن نزدیک به هم باشند، نمایانگر تردید و تعادل نسبی بین خریداران و فروشندگان است.

تحلیل این بارها به معامله‌گران کمک می‌کند تا بفهمند در هر لحظه کدام گروه (خریداران یا فروشندگان) کنترل بازار را در دست دارند و از این اطلاعات برای طراحی ستاپ‌های معاملاتی استفاده کنند.

ستاپ های معاملاتی ال بروکس
ستاپ های معاملاتی ال بروکس

ساختار بازار: روند، رنج و شکست

ال بروکس تأکید زیادی بر درک ساختار بازار دارد؛ زیرا هر بازار در یکی از این سه حالت قرار دارد:

  • روند (Trend): زمانی که قیمت به‌صورت پایدار در یک جهت (صعودی یا نزولی) حرکت می‌کند. در این حالت، «ستاپ‌ های معاملاتی ال بروکس» براساس ادامه روند طراحی می‌شوند؛
  • رنج (Range): دوره‌هایی که قیمت در یک محدوده مشخص نوسان می‌کند. در این شرایط، معامله‌گران به‌دنبال خرید در کف‌ها و فروش در سقف‌ها هستند؛
  • شکست (Breakout): زمانی که قیمت از یک محدوده یا سطح کلیدی خارج می‌شود و حرکت جدیدی را آغاز می‌کند. شکست‌ها معمولاً فرصت‌های معاملاتی قدرتمندی ایجاد می‌کنند.

تشخیص صحیح این ساختارها به معامله‌گران کمک می‌کند تا در زمان مناسب وارد معامله بشوند و ریسک کمتری را متحمل بشوند.

نقاط کنترل: حمایت و مقاومت، سطوح کلیدی

نقاط کنترل، نواحی‌ای از نمودار هستند که خریداران و فروشندگان در آن‌ها بیشترین فعالیت را داشته‌اند. این نقاط شامل:

  • سطوح حمایت: جایی که قیمت تمایل به بازگشت به‌سمت بالا دارد (تقاضای بالا)؛
  • سطوح مقاومت: جایی که قیمت تمایل به کاهش دارد (عرضه بالا).

ال بروکس معتقد است که سطوح کلیدی، مانند سقف‌ها، کف‌ها و نقاط بازگشت، به‌عنوان راهنمای اصلی برای شناسایی «ستاپ‌ های معاملاتی ال بروکس» عمل می‌کنند. این سطوح به معامله‌گران کمک می‌کنند تا تصمیمات بهتری برای ورود، خروج و مدیریت ریسک بگیرند.

الگوهای کندلی: انواع الگوها و کاربرد آن‌ها در تصمیم‌گیری

الگوهای کندلی یکی از عناصر اصلی روش ال بروکس هستند. این الگوها به معامله‌گران سرنخ‌هایی درباره تمایلات بازار می‌دهند. برخی از الگوهای مهم در این روش عبارت‌اند از:

  • پین بار (Pin Bar): نشان‌دهندۀ بازگشت قوی قیمت در یک جهت خاص است؛
  • داخلی (Inside Bar): بازتاب تردید و انتظار برای شکست است؛
  • خارجی (Outside Bar): نشان‌دهندۀ قدرت زیاد خریداران یا فروشندگان در یک دوره زمانی؛
  • دو یا سه کندل متوالی: که می‌توانند نشان‌دهندۀ ادامه روند یا بازگشت احتمالی باشند.

این الگوها، به‌ویژه در ترکیب با نقاط کلیدی، به‌عنوان پایه‌ای برای طراحی ستاپ‌های معاملاتی استفاده می‌شوند.

ستاپ های معاملاتی ال بروکس
ستاپ های معاملاتی ال بروکس

فواصل زمانی: اهمیت تحلیل در تایم فریم‌های مختلف

یکی از نکات برجسته روش ال بروکس، انعطاف‌پذیری آن در استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف است. او معتقد است که:

  • تایم‌فریم‌های پایین‌تر (۱ دقیقه، ۵ دقیقه): برای معاملات کوتاه‌مدت و اسکالپینگ مناسب هستند؛
  • تایم‌فریم‌های بالاتر (روزانه، هفتگی): برای معاملات بلندمدت و تحلیل ساختار کلی بازار استفاده می‌شوند.

ال بروکس توصیه می‌کند که معامله‌گران ابتدا یک تایم‌فریم بالاتر را برای تعیین جهت کلی بازار تحلیل کنند و سپس‌از تایم‌فریم‌های پایین‌تر برای یافتن «ستاپ های معاملاتی ال بروکس» استفاده کنند.

ستاپ‌های ورود به معامله در روش ال بروکس

یکی از اصول کلیدی در روش ال بروکس، ورود به معامله در نقاطی است که احتمال موفقیت بالا و ریسک کنترل‌شده وجود داشته باشد. ال بروکس برای این منظور چند ستاپ معاملاتی اساسی را معرفی کرده که در ادامه به بررسی هر یک می‌پردازیم.

شکست از رنج (Breakout)

یکی از ستاپ‌های محبوب در روش ال بروکس، شکست از یک محدوده رنج است. زمانی که قیمت در یک بازه محدود نوسان می‌کند و سپس‌از آن خارج می‌شود، می‌توان به آن به‌عنوان یک فرصت معاملاتی نگاه کرد. در این شرایط، ال بروکس تأکید دارد که شکست همراه با کندل‌های قوی و بسته‌شدن در خارج از محدوده رنج تأییدکننده یک حرکت جدید است. معامله‌گران می‌توانند در جهت حرکت جدید وارد بازار بشوند. این ستاپ معمولاً در زمانی که بازار در حال نوسان و بی‌تحرک است، می‌تواند سیگنال خوبی برای ورود به معامله باشد.

تست مجدد سطوح (Pullback/Retest)

تست مجدد سطوح پس‌از شکست یکی دیگر از ستاپ‌های کلیدی است. پس‌از اینکه قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور می‌کند، اغلب قیمت به‌سمت آن سطح بازمی‌گردد تا آن را تست کند. در این مواقع، اگر قیمت پس‌از بازگشت از سطح شکسته، حرکت جدیدی در همان جهت ادامه دهد، این سیگنال ورود به معامله محسوب می‌شود.

این نوع ستاپ معمولاً فرصتی مناسب برای ورود به بازار با ریسک کمتر است؛ زیرا سطح شکسته‌شده می‌تواند به‌عنوان یک سطح معتبر برای مدیریت ریسک و توقف ضرر عمل کند.

ستاپ های معاملاتی ال بروکس
ستاپ های معاملاتی ال بروکس

الگوهای کندلی خاص (مانند پوشا، مرد به دار آویخته)

الگوهای کندلی نقش مهمی در روش ال بروکس ایفا می‌کنند. این الگوها نشان‌دهندۀ تغییرات در روان‌شناسی بازار هستند و می‌توانند به‌عنوان سیگنال‌هایی برای ورود به معامله مورد استفاده قرار بگیرند. برای مثال، الگوی پوشاننده (Engulfing) که نشان‌دهندۀ قدرت بازگشتی در بازار است یا الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) که می‌تواند نشان‌دهندۀ بازگشت نزولی در روند صعودی باشد، هرکدام به‌عنوان یک فرصت معاملاتی معتبر درنظر گرفته می‌شوند.

ال بروکس به معامله‌گران توصیه می‌کند که این الگوها را در نقاط کلیدی بازار شناسایی کرده و در صورت تأیید توسط شرایط بازار، وارد معامله بشوند.

واگرایی‌ها (Divergences)

واگرایی‌ها زمانی رخ می‌دهند که حرکت قیمت با نشانگرهای دیگر مانند حجم یا اندیکاتورها هم‌راستا نباشند. این وضعیت می‌تواند هشداردهنده‌ای برای بازگشت بازار باشد. برای مثال، اگر قیمت در حال پایین آمدن باشد؛ اما اندیکاتوری مثل MACD یا RSI در حال افزایش باشد، این نشان‌دهندۀ واگرایی مثبت است و می‌تواند به‌عنوان سیگنالی برای خرید درنظر گرفته بشود. واگرایی‌ها معمولاً در مواقعی که بازار به نقطه‌ بازگشتی نزدیک می‌شود، رخ می‌دهند و معامله‌گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها، وارد معامله با احتمال بازگشت روند بشوند.

آیا بهترین الگوهای پرایس اکشن را می‌شناسید؟

ستاپ‌های خروج از معامله در روش ال بروکس

خروج از یک معامله به همان اندازه که ورود به آن اهمیت دارد در روش ال بروکس نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت معامله‌گر دارد. ال بروکس تأکید ویژه‌ای بر مدیریت ریسک و تنظیم دقیق ستاپ‌های خروج دارد تا معامله‌گران بتوانند از معاملات خود سود بگیرند و ریسک‌های خود را به حداقل برسانند. در ادامه به بررسی ستاپ‌های خروج از معامله در این روش می‌پردازیم.

حد ضرر (Stop Loss)

حد ضرر یکی از ابزارهای حیاتی برای مدیریت ریسک است. در روش ال بروکس، توقف ضرر باید در جایی قرار بگیرد که اگر قیمت برخلاف پیش‌بینی معامله‌گر حرکت کند، ضرر محدود بشود. ال بروکس توصیه می‌کند که حد ضرر باید در سطوح کلیدی، مانند سطح شکست یا آخرین کف/سقف قیمت، قرار بگیرد تا ریسک به‌طور منطقی مدیریت بشود.

این ابزار به‌ویژه در شرایطی که بازار به‌سرعت تغییر می‌کند یا در دوره‌هایی که روندهای پرنوسان وجود دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. با قرار‌دادن توقف ضرر در نقاط استراتژیک، می‌توان از ضررهای بزرگ جلوگیری کرد.

حد سود (Take Profit)

حد سود در روش ال بروکس براساس نسبت ریسک به سود (Risk/Reward Ratio) تعیین می‌شود. این نسبت نشان می‌دهد که به‌ازای هر واحد ریسک، چقدر سود می‌توان از معامله بدست آورد. ال بروکس به معامله‌گران توصیه می‌کند که هدف سود را در سطوح کلیدی (مانند سطوح حمایت یا مقاومت) یا در نقاطی که احتمال معکوس‌شدن روند وجود دارد، تعیین کنند.

این هدف باید واقع‌بینانه و با توجه به شرایط بازار تنظیم بشود. تعیین هدف سود به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که پس‌از رسیدن به سطح موردنظر از معامله خارج بشود و سود خود را به‌طور معقول ثبت کند.

ستاپ های معاملاتی ال بروکس
ستاپ های معاملاتی ال بروکس

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک بخش کلیدی از استراتژی خروج است که به معامله‌گر کمک می‌کند تا بدون نگرانی از ضررهای سنگین در بازار فعالیت کند. ال بروکس تأکید دارد که برای هر معامله باید یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک وجود داشته باشد.

این استراتژی ممکن است شامل تنظیم توقف ضرر، خروج تدریجی از معامله یا استفاده از پله‌ای برای بستن موقعیت باشد. همچنین، توصیه می‌شود که حجم معامله نیز با توجه به میزان ریسک قابل‌قبول برای هر معامله تنظیم بشود. به‌این‌ترتیب، معامله‌گر می‌تواند از ضررهای احتمالی جلوگیری کرده و درعین‌حال فرصت‌های سودآور را از دست ندهد.

کاربردهای عملی ستاپ های معاملاتی ال بروکس

روش ال بروکس، با تمرکز بر پرایس اکشن، در بازارهای مالی کاربرد فراوانی دارد. برای استفاده موثر از آن:

  • بازار مناسب را انتخاب کنید: این روش در بازارهایی با نوسانات قابل پیش‌بینی و روندهای واضح، مانند فارکس و سهام، بهترین عملکرد را دارد.
  • ابزار ساده کافی است: تنها به یک پلتفرم معاملاتی با نمودارهای دقیق برای بررسی حرکات قیمت، الگوهای کندلی و سطوح کلیدی نیاز دارید.
  • مدیریت سرمایه را جدی بگیرید: سرمایه خود را به درستی تقسیم کنید و برای هر معامله، استراتژی مدیریت ریسک مشخصی داشته باشید تا از حسابتان محافظت شود.
  • روانشناسی معامله‌گری را تقویت کنید: صبر، انضباط و کنترل احساسات برای موفقیت ضروری است؛ از تصمیم‌گیری‌های هیجانی دوری کنید.
  • تمرین کنید: با تحلیل نمودارهای واقعی و مثال‌های عملی، مهارت خود را در شناسایی ستاپ‌ها و الگوهای معاملاتی افزایش دهید و از فرصت‌ها بهره ببرید.

در مجموع، روش ال بروکس با ترکیب تحلیل دقیق قیمت، مدیریت ریسک و روانشناسی معامله‌گری، چارچوبی جامع برای موفقیت در بازارهای مالی ارائه می‌دهد.

پراپ FORFX

پراپ FORFX نمونه از پراپ‌فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinance همکاری می‌کند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادین‌ها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامه‌های مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامه‌های اصلی این پراپ‌فرم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفه‌ای» به تریدرها این امکان را می‌دهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینه‌ای را که با استراتژی آن‌ها سازگار است، انتخاب کنند؛
  • مدل فوق‌حرفه‌ای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفه‌ای است؛ اما با دو تفاوت اصلی. اول در مدل فوق‌حرفه‌ای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم در این مدل تریدرها می‌توانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فور‌اف‌ایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.

ستاپ های معاملاتی ال بروکس
ستاپ های معاملاتی ال بروکس

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی ستاپ های معاملاتی ال بروکس پرداختیم. روش ال بروکس بر تحلیل دقیق حرکت قیمت و شناسایی الگوهای کندلی در زمان‌های مختلف تأکید دارد و برخلاف بسیاری از روش‌های دیگر که به اندیکاتورهای پیچیده تکیه می‌کنند، به‌سادگی و تمرکز بر خود قیمت می‌پردازد.

از ستاپ‌های ورود به معامله مانند شکست از رنج، تست مجدد سطوح و الگوهای کندلی خاص تا ستاپ‌های خروج از معامله شامل توقف ضرر و هدف سود، همه براساس مدیریت ریسک و روان‌شناسی بازار طراحی شده‌اند. برای موفقیت در استفاده ازاین‌روش، معامله‌گران باید توجه ویژه‌ای به انتخاب بازار مناسب، ابزارهای موردنیاز، مدیریت سرمایه و روان‌شناسی معاملاتی داشته باشند.

همچنین با توجه به‌سادگی و شفافیت روش ال بروکس، اشتباهات رایج مانند عجله در ورود به معاملات یا نادیده گرفتن سطوح کلیدی باید اجتناب بشود. در نهایت، یادگیری و به‌کارگیری روش ال بروکس به‌طور مداوم و تطبیق آن با سبک معاملاتی شخصی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا در بازارهای مالی به نتایج موفقی دست یابند.

منابع: + +

آیا روش ال بروکس برای همۀ بازارها مناسب است؟

روش ال بروکس عمدتاً برای بازارهایی که دارای روند واضح و نوسانات قابل‌پیش‌بینی هستند، مانند فارکس و بازار سهام، بسیار مؤثر است. این روش براساس تحلیل حرکت قیمت و شناسایی الگوهای کندلی کار می‌کند و در بازارهایی که قیمت‌ها به‌طور مرتب تغییر می‌کنند، نتایج خوبی به‌دست می‌دهد. بااین‌حال در بازارهایی که رفتار قیمت آن‌ها بیشتر تصادفی و غیرقابل‌پیش‌بینی است، ممکن است کارایی کمتری داشته باشد؛ بنابراین، انتخاب بازار مناسب برای استفاده از روش ال بروکس اهمیت زیادی دارد.

چگونه می‌توان مدیریت ریسک را در ستاپ‌ های معاملاتی ال بروکس به‌طور مؤثر اعمال کرد؟

مدیریت ریسک در روش ال بروکس از اهمیت بالایی برخوردار است و به‌طورکلی شامل تعیین دقیق توقف ضرر (Stop Loss) و هدف سود (Take Profit) در هر معامله است. برای مدیریت ریسک، توصیه می‌شود که حجم معاملات براساس تحمل ریسک شخصی تنظیم بشود و سرمایه به‌طور مناسب در چند معامله مختلف تقسیم گردد تا از خطر ضررهای بزرگ جلوگیری بشود. علاوه‌براین، توجه به سطوح کلیدی بازار مانند حمایت و مقاومت و استفاده از استراتژی‌هایی مانند خروج تدریجی از معامله و تنظیم توقف ضرر به‌صورت داینامیک در طول حرکت قیمت می‌تواند به کنترل ریسک کمک کند.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید