بیس در پرایس اکشن چیست؟

۲۹ دقیقه . ۱۳ بهمن
۳
امتیاز این نوشته
۲

در تحلیل پرایس اکشن، مفهوم بیس یکی از اجزای کلیدی است که نقش مهمی در شناسایی الگوهای قیمتی و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ایفا می‌کند. بیس به ناحیه‌ای در نمودار قیمتی اشاره دارد که قیمت پس‌از یک حرکت اصلی یا نوسان در مدت زمانی، تثبیت می‌شود و در آن حالت حرکتی جانبی و پایدار را تجربه می‌کند. این نواحی به‌عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل کرده و می‌توانند نقاط ورود یا خروج مناسبی را برای معامله‌گران فراهم کنند. درک صحیح از این نواحی می‌تواند به بهبود استراتژی‌های معاملاتی کمک کند. برایتحلیل عمیق‌تر درباره بیس در پرایس اکشن، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

الگوی base در پرایس اکشن به ناحیه‌ای در نمودار قیمتی اشاره دارد که قیمت در آن تثبیت می‌شود و الگوی مشخصی را تشکیل می‌دهد. این الگو معمولاً در سطوح قیمتی قابل‌توجه و پس‌از یک حرکت قوی قیمت شکل می‌گیرد و به معامله‌گران سیگنالی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ارائه می‌دهد.

پرایس اکشن چیست؟

برای بررسی بیس در پرایس اکشن، ابتدا پرایس اکشن را تعریف می‌کنیم. پرایس اکشن (Price Action) به رویکردی در تحلیل بازارهای مالی اشاره دارد که براساس بررسی و تحلیل حرکات قیمتی در نمودارها و بدون نیاز به استفاده از اندیکاتورهای پیچیده انجام می‌شود. در این روش، معامله‌گران تمرکز خود را بر روی حرکات قیمت، الگوهای قیمتی و ساختارهای نمودار می‌گذارند تا روندهای آینده و نقاط ورودی یا خروجی مناسب را شناسایی کنند.

بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

تحلیل پرایس اکشن به معامله‌گران امکان می‌دهد با بررسی الگوهای قیمتی، نقاط حمایت و مقاومت و رفتار بازار، تصمیمات خرید و فروش خود را مستقیماً بر اساس حرکت واقعی قیمت بگیرند. این روش شامل تحلیل کندل‌استیک‌هایی مانند دوجی، هامر و شوتینگ استار و الگوهای نموداری مثل پرچم، سر و شانه و مثلث است. هدف پرایس اکشن، شناسایی نقاط قوت و ضعف بازار از طریق رفتار تاریخی قیمت و پیش‌بینی حرکت‌های آینده بدون اتکا به اندیکاتورهای پیچیده است.

مبحث atr در پرایس اکشن چیست؟

رالی در پرایس اکشن چیست؟

رالی به افزایش سریع و قابل‌توجه قیمت‌ها به دلیل افزایش تقاضا و ورود حجم بالای سرمایه به بازار گفته می‌شود. مدت زمان رالی بسته به نوع معامله‌گر متفاوت است؛ برای معامله‌گران کوتاه‌مدت ممکن است چند دقیقه یا ساعت باشد و برای سرمایه‌گذاران بلندمدت می‌تواند چند ماه یا حتی یک سال طول بکشد.

رالی‌ها زمانی شکل می‌گیرند که خریداران زیاد و فروشندگان کم باشند و باعث رشد قوی و پایدار قیمت‌ها شوند، اما اگر فروشندگان نیز زیاد باشند، رالی ممکن است کوتاه‌مدت و نوسانی باشد.

برای تأیید رالی، تحلیل‌گران از ابزارهای فنی مانند RSI (برای تشخیص خرید بیش‌ازحد)، اندیکاتورهای روند، بررسی اکشن قیمت با اوج‌ها و کف‌های بالاتر و همچنین شکست سطوح مقاومت استفاده می‌کنند تا از قدرت و استمرار رالی اطمینان حاصل کنند.

رالی‌های کوتاه‌مدت (اسکالپینگ) و بلندمدت (سوئینگ): تفاوت در مدت‌زمان

رالی‌های کوتاه‌مدت (اسکالپینگ) حرکات قیمتی سریع در بازه چند دقیقه تا چند ساعت هستند که ناشی از نوسانات کوتاه‌مدت و واکنش به اخبار فوری‌اند و بیشتر مناسب تریدرهای کوتاه‌مدت‌اند. رالی‌های بلندمدت (سوئینگ) حرکت‌های قیمتی در چند روز تا چند هفته‌اند که از تغییرات اساسی روند بازار ناشی می‌شوند و برای تریدرهای سوئینگ و بلندمدت کاربرد دارند. تفاوت اصلی آن‌ها در مدت زمان و علت شکل‌گیری است.

مدیریت معامله در طول یک رالی: راهنمای جامع

برای کسب حداکثر سود در یک رالی، ابتدا باید رالی را زود شناسایی کنید تا فرصت ورود بیشتری داشته باشید. سپس با ابزارهای تکنیکال مانند فیبوناچی یا مقاومت‌های قبلی اهداف قیمتی را تعیین کنید. موقعیت را پیوسته رصد کرده و حد سود را تنظیم کنید و حتماً حد ضرر برای محدود کردن ریسک قرار دهید. انتخاب ورود در میانه رالی ریسک و سود بالاتری دارد، اما انتظار برای اصلاح قیمت ریسک کمتر ولی ممکن است فرصت‌های بزرگ‌تر را از دست بدهد.

پایان رالی: علائم و نشانه‌ها

تشخیص پایان یک رالی نیازمند دقت و تجزیه و تحلیل دقیق است. کاهش حجم معاملات یکی از اولین علائم پایان یک رالی است؛ چراکه این می‌تواند نشان‌دهندۀ کاهش علاقه معامله‌گران به ادامه روند باشد. علاوه‌براین، تشکیل الگوهای بازگشتی مانند سر و شانه، دو قلو یا مثلث، نیز می‌تواند نشان‌دهندۀ تغییر در روند بازار باشد. شکست سطوح حمایت و مقاومت مهم، واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها و سایه‌های بلند در کندل‌ها از دیگر نشانه‌های تغییر روند هستند. کاهش حجم معاملات ممکن است به‌دلیل توزیع سهام توسط سرمایه‌گذاران بزرگ، خستگی بازار یا تغییر در احساسات بازار باشد. به‌همین‌دلیل، هیچ سیگنالی به‌تنهایی نمی‌تواند نشان‌دهندۀ پایان یک رالی باشد. برای تصمیم‌گیری دقیق، بهتر است از ترکیبی از سیگنال‌ها و ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال استفاده کنید. مهم‌ترین نکته در این میان، مدیریت ریسک است که باید همیشه در اولویت قرار بگیرد.

ارتباط رالی و نواحی عرضه و تقاضا

رالی در بازارهای مالی ارتباط نزدیکی با نواحی عرضه و تقاضا دارد که نقاط کلیدی تعادل قیمت محسوب می‌شوند. در رالی صعودی، افزایش تقاضا قیمت را به سمت نواحی عرضه قبلی هدایت می‌کند و عبور از این نواحی باعث ادامه رالی می‌شود. بالعکس، در رالی نزولی عرضه در نواحی مقاومت روند را تغییر داده و قیمت به سمت نواحی تقاضا حرکت می‌کند.

وقتی رالی به این نواحی می‌رسد، ممکن است تعادل بین خریداران و فروشندگان تغییر کند و روند معکوس شود. مثلاً در رالی صعودی، رسیدن به ناحیه عرضه قوی همراه با کاهش حجم و ضعف حرکت بازار می‌تواند هشدار توقف یا برگشت روند باشد. بنابراین، شناسایی دقیق نواحی عرضه و تقاضا برای تعیین نقاط ورود و خروج و پیش‌بینی ادامه یا پایان رالی اهمیت زیادی دارد.

بیس؛ جایی که عرضه و تقاضا به نبرد می‌پردازند

بیس‌ها، مناطقی در نمودار قیمت هستند که نشان‌دهندۀ تعادل موقتی بین نیروهای عرضه و تقاضا هستند. این مناطق، معمولاً با تشکیل یک محدوده قیمتی مشخص می‌شوند که در آن قیمت برای مدتی نوسان می‌کند. بیس‌ها می‌توانند در تایم فریم‌های مختلفی ظاهر شوند و شناسایی آن‌ها به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج بهتری در بازار پیدا کنند.

بیس‌ها به‌عنوان نواحی عرضه و تقاضا

برای درک بهتر مفهوم بیس، ابتدا باید به مفاهیم عرضه و تقاضا توجه کنیم. عرضه، مقدار کالایی است که فروشندگان حاضر به فروش آن هستند و تقاضا، مقدار کالایی است که خریداران مایل به خرید آن هستند. زمانی که عرضه و تقاضا در یک سطح قیمتی به تعادل برسند، یک بیس شکل می‌گیرد. اگر قیمت به بالای بیس حرکت کند، نشان‌دهندۀ افزایش تقاضا نسبت به عرضه است و اگر قیمت به زیر بیس حرکت کند، نشان‌دهندۀ افزایش عرضه نسبت به تقاضا است.

حجم معاملات در نزدیکی بیس

حجم معاملات در نزدیکی بیس‌ها می‌تواند اطلاعات مهمی را در اختیار معامله‌گران قرار بدهد. اگر حجم معاملات در هنگام تشکیل بیس کم باشد، نشان‌دهندۀ عدم قطعیت بازار است و ممکن است بیس چندان قوی نباشد؛ اما اگر حجم معاملات در هنگام تشکیل بیس بالا باشد، نشان‌دهندۀ حضور تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان در بازار است و احتمال قوی‌تر‌بودن بیس وجود دارد. همچنین، افزایش حجم معاملات در هنگام شکست بیس، می‌تواند تأییدی بر ادامه حرکت جدید قیمت باشد.

شکست بیس؛ نشانه‌ای از ادامه حرکت قوی؟

شکست بیس نشان‌دهنده برهم‌خوردن تعادل عرضه و تقاضا است: شکست به بالای بیس یعنی تقاضا قوی‌تر شده و احتمال روند صعودی، و شکست به پایین یعنی عرضه غالب و احتمال روند نزولی. اما شکست بیس همیشه به ادامه حرکت قوی منجر نمی‌شود؛ حجم معاملات، قدرت حرکت پس از شکست و شرایط بازار باید بررسی شوند. شکست با حجم کم ممکن است کاذب باشد و قیمت به بیس بازگردد. بیس‌ها ابزار قدرتمندی برای تعیین نقاط ورود و خروج هستند، اما هیچ سیگنالی صددرصد نیست و استفاده از مدیریت ریسک ضروری است.

ابزارهای شناسایی بیس: نگاهی عمیق‌تر

شناسایی دقیق بیس‌ها، کلید موفقیت در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی است. اگرچه چشم انسان و تحلیل پرایس اکشن می‌توانند در تشخیص بیس‌ها مؤثر باشند؛ اما استفاده از ابزارها و تکنیک‌های مختلف، دقت و اطمینان ما را افزایش می‌دهد. در این بخش به بررسی ابزارهای مختلف شناسایی بیس می‌پردازیم.

اندیکاتورهای خاص برای شناسایی بیس

اگرچه اندیکاتوری به‌طور خاص برای شناسایی بیس‌ها طراحی نشده است؛ اما برخی اندیکاتورها می‌توانند در این زمینه به ما کمک کنند. این اندیکاتورها به ما در شناسایی مناطق اشباع خرید و فروش، تغییرات در حجم معاملات و همچنین شناسایی الگوهای قیمتی کمک می‌کنند. برخی از این اندیکاتورها عبارت‌اند از:

  • اندیکاتورهای RSI و MACD: این اندیکاتورها به ما کمک می‌کنند تا شرایط بیش‌خرید و بیش‌فروش بازار را شناسایی کنیم. زمانی که این اندیکاتورها به مناطق اشباع خود نزدیک می‌شوند، ممکن است نشان‌دهندۀ تشکیل یک بیس باشد.
  • باندهای بولینگر: این باندها به ما کمک می‌کنند تا نوسانات قیمت را اندازه‌گیری کنیم. زمانی که قیمت به نزدیکی باند پایینی نزدیک می‌شود، ممکن است نشان‌دهندۀ تشکیل یک بیس باشد.
  • حجم معاملات: افزایش حجم معاملات در هنگام تشکیل بیس، نشان‌دهندۀ اهمیت آن منطقه است.

آیا پرایس اکشن به‌تنهایی برای شناسایی بیس کافی است؟

پرایس اکشن یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است و می‌تواند به ما در شناسایی بیس‌ها کمک کند. با مطالعه دقیق نمودار قیمت، می‌توانیم الگوهای قیمتی مختلفی را شناسایی کنیم که نشان‌دهندۀ تشکیل یک بیس هستند؛ اما پرایس اکشن به‌تنهایی ممکن است گاهی گمراه کننده باشد و برای اطمینان بیشتر، بهتر است از ابزارهای دیگر نیز استفاده کنیم.

تحلیل‌های ترکیبی (مانند فیبوناچی) به تحلیل بیس چگونه کمک می‌کنند؟

تحلیل‌های ترکیبی به ما کمک می‌کنند تا با ترکیب چندین ابزار و تکنیک، دید جامع‌تری از بازار داشته باشیم. برای مثال، می‌توانیم از ابزار فیبوناچی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه در یک بیس استفاده کنیم. همچنین، می‌توانیم از اندیکاتورهای مختلف برای تأیید سیگنال‌های حاصل از تحلیل فیبوناچی استفاده کنیم.

شناسایی بیس‌ها یک هنر است که با تجربه و تمرین بهبود می‌یابد. هیچ روش واحدی برای شناسایی بیس‌ها وجود ندارد و بهترین رویکرد، استفاده ترکیبی از ابزارها و تکنیک‌های مختلف است. همچنین، مهم است که به یاد داشته باشیم که هیچ سیگنالی در بازار ۱۰۰ درصد دقیق نیست و همیشه باید از مدیریت ریسک مناسب استفاده کنیم.

نکاتی که در شناسایی بیس‌ها باید موردتوجه قرار بگیرند، کدام‌اند؟

نکات مهم در شناسایی بیس‌ها:

  • تایم فریم: بیس‌ها می‌توانند در تایم فریم‌های مختلفی تشکیل شوند. برای شناسایی بیس‌ها، بهتر است چندین تایم فریم را همزمان بررسی کنیم.
  • حجم معاملات: حجم معاملات در هنگام تشکیل بیس، اهمیت زیادی دارد. افزایش حجم معاملات، نشان‌دهندۀ اهمیت آن منطقه است.
  • الگوهای قیمتی: برخی الگوهای قیمتی مانند سر و شانه، دو قلو و مثلث، می‌توانند نشان‌دهندۀ تشکیل یک بیس باشند.
  • تأییدیه با ابزارهای دیگر: برای اطمینان از صحت سیگنال‌های حاصل از تحلیل بیس، بهتر است از ابزارهای دیگر مانند اندیکاتورها و فیبوناچی استفاده کنیم.
  • مدیریت ریسک: همیشه از حد ضرر استفاده کنید تا زیان‌های احتمالی را محدود کنید.

با رعایت این نکات و تمرین مداوم، می‌توانید مهارت خود را در شناسایی بیس‌ها افزایش داده و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.

ارتباط بیس و رالی با تایم فریم‌ها

تایم فریم، بازه زمانی است که در آن داده‌های قیمتی نمایش داده می‌شوند (مثلاً ۱ دقیقه، ۵ دقیقه، ۱ ساعت، ۱ روز و غیره). انتخاب تایم فریم مناسب برای تحلیل، تأثیر مستقیمی بر شناسایی بیس‌ها و رالی‌ها و درنتیجه تصمیم‌گیری‌های معاملاتی دارد.

بیس‌ها در تایم فریم‌های مختلف

بیس‌ها در تایم فریم‌های پایین (مثلاً ۱ یا ۵ دقیقه) کوتاه‌تر و متعددتر بوده و بیشتر مناسب تریدرهای کوتاه‌مدت برای ورود و خروج سریع‌اند. در تایم فریم‌های بالاتر (روزانه یا هفتگی) بیس‌ها طولانی‌تر و مهم‌تر هستند و نشان‌دهنده تغییرات اساسی روند بازار برای معامله‌گران بلندمدت‌اند. رالی‌های کوتاه‌مدت در تایم فریم پایین معمولاً به دلیل اخبار یا فعالیت معامله‌گران بزرگ شکل می‌گیرند، در حالی که رالی‌های بلندمدت در تایم فریم بالا بیانگر تغییرات بنیادی بازار و حمایت قوی سرمایه‌گذاران هستند.

اهمیت تایم فریم در تحلیل بیس و رالی

تحلیل چندین تایم فریم به‌طور همزمان به شما کمک می‌کند تا تصویر کامل‌تری از بازار داشته باشید و بتوانید بیس‌ها و رالی‌های مهم را شناسایی کنید. استفاده از تایم فریم‌های بالاتر به شما کمک می‌کند تا نویزهای کوتاه‌مدت را فیلتر کرده و بر روند اصلی بازار تمرکز کنید. با ترکیب اطلاعات حاصل از تایم فریم‌های مختلف، می‌توانید پیش‌بینی‌های دقیق‌تری از حرکت آینده قیمت انجام بدهید.

الگوی بیس در پرایس اکشن

الگوی Base در پرایس اکشن ناحیه‌ای از تثبیت قیمت است که پس از یک حرکت قوی شکل می‌گیرد و معمولاً در سطوح مهم قیمتی دیده می‌شود. این الگو به صورت دالان باریک قیمتی با چندین شمع (معمولاً ۳-۴ یا بیشتر) است که بدنه آن‌ها در یک محدوده ثابت باقی می‌ماند و سایه‌ها ممکن است کمی از آن عبور کنند.

در بازار فارکس، الگوی Base می‌تواند در هر تایم‌فریمی ظاهر شود، اما تایم‌فریم‌های بلندتر دقت و اعتبار بیشتری دارند. عرض این دالان قیمتی معمولاً بین ۱۰ تا ۱۰۰ نقطه است. خروج قیمت از این الگو نشان‌دهنده قدرت روند است.

در معاملات با این الگو، اگر قیمت در این محدوده تثبیت نشود یا تعداد شمع‌ها کمتر از ۳-۴ باشد، می‌توان انتظار بازگشت روند را داشت و وارد معامله در جهت مخالف شد. در این حالت، بهتر است حد ضرر (Stop Loss) را حدود ۱۵-۲۰ امتیاز دورتر از محدوده الگو قرار داد تا از نوسانات ناخواسته محافظت شود.

بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

دکلاین در پرایس اکشن

پس از بررسی رالی و بیس در پرایس اکشن، به بررسی دکلاین (Drop) می‌پردازیم.

دکلاین به کاهش سریع و پیوسته قیمت در بازار اشاره دارد که معمولاً نشان‌دهنده یک حرکت نزولی است. این افت قیمت می‌تواند به دلیل اخبار اقتصادی، تغییر در عرضه و تقاضا یا سیگنال‌های فنی رخ دهد. شناسایی و تحلیل دکلاین به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط ورود و خروج مناسب را بهتر تشخیص دهند.

تشکیل و تحلیل دراپ:

  • افت سریع: دراپ معمولاً به‌صورت یک افت سریع و قوی در قیمت ظاهر می‌شود. این افت می‌تواند به‌صورت کندل‌های بلند و نزولی در نمودار ظاهر شود که نشان‌دهندۀ فشار فروش بالا است.
  • حجم معاملات: حجم معاملات در حین دراپ ممکن است افزایش یابد که به‌معنای فعالیت زیاد در بازار و فشار فروش بالا است.
  • پایان دراپ: تحلیل‌گران به‌دنبال شواهدی از پایان دراپ هستند که ممکن است به‌صورت تثبیت قیمت یا بازگشت قیمت به‌سمت بالا ظاهر شود.

الگوی rally base rally

الگوی Rally Base Rally (RBR) یکی از الگوهای پرایس اکشن است که به تحلیل‌گران و معامله‌گران کمک می‌کند تا روندهای قیمت را بهتر درک و نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کنند. این الگو به‌طور خاص در تحلیل‌های فنی و معاملات براساس حرکات قیمت کاربرد دارد و به شناسایی روندهای صعودی کمک می‌کند.

چگونه الگوی Rally Base Rally را شناسایی کنیم:

  • پیداکردن مرحله رالی: در نمودار، اولین مرحله رالی باید به‌صورت یک حرکت صعودی قوی و مداوم ظاهر شود که نشان‌دهندۀ افزایش تقاضا و قدرت خریداران است.
  • تشخیص ناحیه بیس: پس‌از مرحله رالی، قیمت باید وارد فاز تثبیت شود. این ناحیه بیس به‌صورت یک دامنه قیمتی افقی یا یک نوار نوسانی قابل‌شناسایی است. حجم معاملات ممکن است کاهش یابد و قیمت در این ناحیه حرکت کند.
  • شناسایی رالی دوم: پس‌از تثبیت قیمت در ناحیه بیس، قیمت باید شروع به افزایش و یک رالی جدید را آغاز کند. این مرحله دوم رالی باید قوی و مشخص باشد که نشان‌دهندۀ ادامه روند صعودی است.

کاربرد الگوی Rally Base Rally در تحلیل تکنیکال:

  • موقعیت‌های خرید: معامله‌گران می‌توانند از الگوی RBR برای شناسایی نقاط ورود به موقعیت‌های خرید استفاده کنند. ورود به موقعیت‌های خرید معمولاً پس‌از شناسایی مرحله دوم رالی و تأیید قدرت حرکت قیمت انجام می‌شود.
  • تنظیم نقاط Stop Loss و Take Profit: نقاط Stop Loss می‌توانند در پایین ناحیه بیس قرار گیرند درحالی‌که نقاط Take Profit معمولاً در بالا یا بالاتر از سطح رالی دوم تعیین می‌شوند.
  • مدیریت ریسک و تحلیل روند: استفاده از الگوی RBR به معامله‌گران کمک می‌کند تا روندهای صعودی را تحلیل کنند و به مدیریت ریسک و تصمیم‌گیری بهتر در معاملات خود بپردازند.
بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

الگوی decline base decline

الگوی Decline Base Declind (DBD) یکی از الگوهای مهم در تحلیل پرایس اکشن است که به معامله‌گران و تحلیل‌گران کمک می‌کند تا روندهای نزولی را بهتر درک کنند و نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی نمایند. این الگو به‌ویژه در تحلیل‌های فنی و معاملات مبتنی بر حرکت قیمت کاربرد دارد و به شناسایی روندهای نزولی کمک می‌کند.

چگونه الگوی Decline Base Decline را شناسایی کنیم:

  • پیدا کردن مرحله اول کاهش: حرکت نزولی قوی و پیوسته که نشان‌دهنده افزایش فشار فروش است.
  • تشخیص ناحیه بیس: دوره تثبیت قیمت در یک دامنه افقی یا نوسانی، معمولاً با کاهش حجم معاملات.
  • شناسایی کاهش دوم: پس از تثبیت، کاهش جدید و قوی که ادامه روند نزولی را تایید می‌کند.

کاربرد الگوی Decline Base Decline در تحلیل تکنیکال:

  • ورود به موقعیت‌های فروش: معامله‌گران می‌توانند از الگوی DBD برای شناسایی نقاط ورود به موقعیت‌های فروش استفاده کنند. ورود به موقعیت‌های فروش معمولاً پس‌از شناسایی مرحله دوم کاهش و تأیید قدرت حرکت قیمت انجام می‌شود.
  • تنظیم نقاط Stop Loss و Take Profit: نقاط Stop Loss می‌توانند در بالای ناحیه بیس قرار گیرند درحالی‌که نقاط Take Profit معمولاً در پایین یا پایین‌تر از سطح کاهش دوم تعیین می‌شوند.

الگوی Decline Base Decline به‌عنوان یکی از ابزارهای پرایس اکشن به تحلیل‌گران این امکان را می‌دهد که روندهای بازار را با دقت بیشتری شناسایی کنند و استراتژی‌های معاملاتی خود را براساس تحلیل‌های دقیق و سیگنال‌های بازار بهینه کنند.

بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

الگوی Rally Base Decline

مراحلی که شما می‌توانید الگوی Rally Base Deline را شناسایی کنید به‌شرح زیر است:

  • پیدا کردن مرحله رالی: اولین مرحله الگوی RBD، یک حرکت صعودی قوی است که معمولاً به‌صورت چند کندل بلند صعودی در نمودار قابل‌مشاهده است.
  • تشخیص ناحیه بیس در پرایس اکشن: پس‌از مرحله رالی، قیمت باید وارد فاز تثبیت شود. این ناحیه بیس به‌صورت یک کانال افقی یا یک نوار نوسانی دیده می‌شود که نشان‌دهندۀ کاهش فشار خرید و تثبیت قیمت است.
  • شناسایی کاهش: پس‌از تثبیت قیمت در ناحیه بیس، قیمت باید شروع به کاهش و یک روند نزولی قوی را آغاز کند. این مرحله نزولی باید به‌طور قوی و مداوم ادامه یابد تا نشان‌دهندۀ قدرت روند نزولی باشد.
بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

الگوی decline base rally

الگوی Decline Base Rally (DBR) با یک حرکت نزولی قوی شروع می‌شود که معمولاً چند کندل بلند نزولی را نشان می‌دهد. سپس قیمت وارد فاز تثبیت (بیس) می‌شود، جایی که در یک کانال افقی یا نوار نوسانی قرار می‌گیرد و فشار فروش کاهش می‌یابد. در نهایت، قیمت یک روند صعودی قوی و مداوم آغاز می‌کند که نشان‌دهنده قدرت روند صعودی است. معامله‌گران پس از تایید این رالی می‌توانند نقاط ورود به موقعیت‌های خرید را شناسایی کنند.

بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

ویژگی‌های کندل‌های بیس در پرایس اکشن

در تحلیل پرایس اکشن، کندل‌های بیس (Base Candles) نقش مهمی در شناسایی و تحلیل روندها ایفا می‌کنند. کندل‌های بیس معمولاً در فاز تثبیت قیمت تشکیل می‌شوند و ویژگی‌های خاصی دارند که به تحلیل‌گران کمک می‌کند تا الگوهای قیمتی و نقاط ورود و خروج را بهتر شناسایی کنند. در جدول زیر، ویژگی‌های کلیدی کندل‌های بیس را بررسی می‌کنیم:

ویژگیتوضیحات
ابعاد و اندازهکندل‌های بیس معمولاً دارای بدنه‌های کوچک‌تر و سایه‌های بلندتر هستند که نشان‌دهندۀ نوسانات کم و تثبیت قیمت است. این کندل‌ها نشان‌دهندۀ عدم تصمیم‌گیری واضح در بازار و کاهش فشار خرید یا فروش هستند.
موقعیت در روندکندل‌های بیس در میانه یا انتهای یک روند قوی (صعودی یا نزولی) تشکیل می‌شوند و نشان‌دهندۀ تغییرات احتمالی در روند جاری هستند. این کندل‌ها به‌عنوان منطقه‌ای برای تحلیل نوسانات قیمت و تصمیم‌گیری برای ورود به موقعیت‌های معاملاتی جدید استفاده می‌شوند.
حجم معاملاتحجم معاملات در طول تشکیل کندل‌های بیس معمولاً کاهش می‌یابد. این کاهش حجم نشان‌دهندۀ کاهش فعالیت در بازار و تثبیت قیمت است که می‌تواند به شکل‌گیری الگوهای قیمت جدید منجر شود.
سایه‌هاکندل‌های بیس ممکن است دارای سایه‌های بلند باشند که نشان‌دهندۀ نوسانات بیشتر در طول دوره تثبیت است. این سایه‌ها می‌توانند به تحلیل‌گران کمک کنند تا مقاومت‌ها و حمایت‌های کلیدی را شناسایی کنند.
نسبت بدنه به سایهنسبت بدنه به سایه در کندل‌های بیس معمولاً کم است، به‌طوری‎‌که بدنه کندل کوچک و سایه‌ها بلند هستند. این ویژگی می‌تواند به تحلیل‌گران کمک کند تا نوسانات قیمت را بهتر درک کنند و نقاط ورود و خروج را با دقت بیشتری تعیین کنند.
الگوهای ترکیبیکندل‌های بیس ممکن است به‌صورت الگوهای ترکیبی مانند «کنج‌ها» یا «مثلث‌ها» ظاهر شوند. این الگوها می‌توانند به تحلیل‌گران سیگنال‌های مهمی درباره تغییرات آینده روند و نقاط احتمالی ورود و خروج ارائه دهند.
ثبات قیمتیدر طول تشکیل کندل‌های بیس، قیمت معمولاً در یک ناحیه باریک نوسان می‌کند که نشان‌دهندۀ عدم تمایل قوی به تغییر جهت است. این ثبات قیمتی می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال برای تغییر روند یا شروع یک حرکت جدید در نظر گرفته شود.
مدت زمانمدت زمانی که کندل‌های بیس تشکیل می‌شوند ممکن است متغیر باشد؛ اما معمولاً فاز بیس برای چندین کندل متوالی ادامه می‌یابد. این مدت زمان می‌تواند به تحلیل‌گران کمک کند تا قدرت و دوام الگوی بیس را ارزیابی کنند.
تشکیل الگوکندل‌های بیس می‌توانند به‌عنوان بخشی از الگوهای بزرگ‌تر مانند «بیس»، «کنج»، «مثلث» و «مستطیل» ظاهر شوند. تحلیل این الگوها می‌تواند به تحلیل‌گران کمک کند تا نقاط ورود و خروج بهینه‌تری را شناسایی و استراتژی‌های معاملاتی خود را تنظیم کنند.
ویژگی‌های کندل‌های بیس در پرایس اکشن

کندل‌های بیس به‌عنوان یکی از اجزای کلیدی در تحلیل پرایس اکشن به تحلیل‌گران و معامله‌گران این امکان را می‌دهند که روندهای قیمتی را با دقت بیشتری شناسایی و تصمیمات معاملاتی خود را براساس تحلیل‌های دقیق و اطلاعات به‌روز اتخاذ کنند.

روش استفاده از بیس‌ها برای ادامه یا تغییر روند

در اینجا به بررسی روش‌های استفاده از بیس‌ها برای تحلیل ادامه روند یا تغییر روند می‌پردازیم:

  • استفاده از بیس‌ها برای ادامه روند: در روند صعودی، بیس‌ها نواحی تثبیت قیمتی پس از افزایش قیمت هستند که به‌عنوان حمایت عمل می‌کنند. اگر قیمت با حجم زیاد از بیس عبور کند و حمایت جدیدی بسازد، روند صعودی ادامه می‌یابد. معامله‌گران معمولاً در نزدیکی بیس خرید می‌کنند و حد ضرر را کمی پایین‌تر قرار می‌دهند.
  • استفاده از بیس‌ها برای تغییر روند: در روند نزولی، بیس‌ها نواحی تثبیت پس از کاهش قیمت‌اند که نقش مقاومت دارند. اگر قیمت نتواند از بیس عبور کند و اسیلاتورها شرایط اشباع خرید نشان دهند، احتمال تغییر روند به نزولی وجود دارد. تحلیل‌گران همچنین الگوهای معکوس مانند سر و شانه را در این نواحی بررسی می‌کنند تا سیگنال تغییر روند بگیرند.

نکات مهم در‌ استفا‌ده از استراتژی بیس در پرایس اکشن

استفاده از استراتژی بیس در پرایس اکشن نیازمند توجه به چند نکته کلیدی است که می‌تواند به بهبود عملکرد و مدیریت ریسک در معاملات کمک کند:

  • شناسایی الگو: برای استفاده مؤثر از استراتژی بیس، لازم است که الگوهای بیس به‌دقت شناسایی شوند. الگوهای بیس به‌طور معمول در نواحی خاصی از نمودار ظاهر می‌شوند که نشان‌دهندۀ تثبیت قیمت و تقابل‌بین عرضه و تقاضا هستند. تحلیل دقیق این الگوها و تشخیص صحیح آن‌ها می‌تواند به ورود به موقعیت‌های معاملاتی سودآور کمک کند.
  • مقایسه با سطوح قیمتی کلیدی: توجه به نواحی قیمتی که الگوی بیس در آن‌ها تشکیل می‌شود، بسیار مهم است. این نواحی می‌توانند سطوح حمایتی و مقاومتی کلیدی باشند که تأثیر زیادی بر حرکت قیمت دارند.
  • داشتن سرمایه بالا: یکی از نکات کلیدی در استفاده از استراتژی بیس، داشتن سرمایه کافی برای مدیریت موقعیت‌ها و تحمل نوسانات بازار است. الگوهای بیس معمولاً در دوره‌های تثبیت و نوسانات محدود شکل می‌گیرند؛ بنابراین نیاز به سرمایه‌گذاری مناسب برای ورود به معاملات و نگهداری از آن‌ها تا خروج مناسب وجود دارد.
  • مدیریت ریسک: سرمایه‌گذاری مناسب به شما این امکان را می‌دهد که با خیال راحت‌تری به تحلیل و اجرای استراتژی‌های بیس بپردازید و درعین‌حال بتوانید ریسک‌های مربوط به نوسانات بازار را مدیریت کنید.
  • پراپ‌فرم‌ها: برای معامله‌گرانی که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند سرمایه‌گذاری زیادی کنند، استفاده از خدمات پراپ‌فرم‌ها (شرکت‌های مدیریت سرمایه) می‌تواند گزینه مناسبی باشد. این شرکت‌ها به معامله‌گران اجازه می‌دهند با استفاده از سرمایه خودشان درحالی‌که مدیریت ریسک و سایر هزینه‌ها را بر عهده می‌گیرند به معامله بپردازند.
  • نظارت بر عملکرد: اجرای منظم و دقیق استراتژی بیس نیازمند نظارت و تنظیم مستمر بر عملکرد است. بررسی نتایج معاملات، تحلیل موفقیت‌ها و شکست‌ها و اعمال تغییرات لازم برای بهبود عملکرد از نکات کلیدی است.

تفاوت پولبک و اصلاح

بیس در پرایس اکشن
بیس در پرایس اکشن

پراپ FORFX

پراپ FORFX نمونه از پراپ فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinanceهمکاری می‌کند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادین‌ها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامه‌های مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامه‌های اصلی این پراپ فرم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفه‌ای» به تریدرها این امکان را می‌دهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینه‌ای را که با استراتژی آن‌ها سازگار است، انتخاب کنند.
  • مدل فوق‌حرفه‌ای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفه‌ای است؛ اما با دو تفاوت اصلی. اول در مدل فوق‌حرفه‌ای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم در این مدل تریدرها می‌توانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فور‌اف‌ایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.

یکی از ویژگی‌های برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه می‌دهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالش‌های پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پس‌از واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز می‌شود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.

سخن پایانی

الگوی بیس در پرایس اکشن نشان‌دهنده نواحی تثبیت قیمت است که بازار در یک محدوده باریک ثابت می‌ماند قبل از ادامه روند یا تغییر جهت. این الگو بیانگر تعادل فشار خرید و فروش است و شناسایی دقیق آن در نمودار و تایید با بازه‌های زمانی مناسب برای تحلیل بهتر ضروری است. همچنین، قرارگیری بیس‌ها نسبت به سطوح کلیدی و مدیریت ریسک، شامل داشتن سرمایه کافی و استفاده از پراپ فرم‌ها، اهمیت زیادی دارد. استفاده از استراتژی‌های مبتنی بر بیس، همراه با تحلیل دقیق و مدیریت ریسک، می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی دقیق‌تر و عملکرد بهتر را به همراه داشته باشد.

منابع: + +

چگونه می‌توان تفاوت بین بیس‌های ادامه‌دهنده و تغییر‌دهنده روند را تشخیص داد؟

برای تشخیص تفاوت بین بیس‌های ادامه‌دهنده و تغییر‌دهنده روند، باید به موقعیت بیس نسبت به روند موجود و نواحی قیمتی کلیدی توجه کرد. بیس‌های ادامه‌دهنده معمولاً در ادامه روند اصلی شکل می‌گیرند و پس‌از آن قیمت به حرکت خود ادامه می‌دهد. درحالی‌که بیس‌های تغییر‌دهنده روند معمولاً در انتهای روندهای قبلی شکل می‌گیرند و نشان‌دهندۀ احتمال تغییر جهت قیمت هستند. تحلیل حجم معاملات و شمع‌های شکل‌گرفته در بیس نیز می‌تواند به شناسایی این تفاوت کمک کند.

چه عواملی بر دقت تحلیل بیس‌ها در پرایس اکشن تأثیر می‌گذارند؟

دقت تحلیل بیس‌ها تحت تأثیر عواملی مانند بازه زمانی نمودار، حجم معاملات و موقعیت بیس نسبت به سطوح قیمتی کلیدی قرار دارد. بیس‌های تشکیل شده در بازه‌های زمانی بلندمدت معمولاً معتبرتر هستند. همچنین، حجم معاملات بالا و تحلیل دقیق سطوح حمایت و مقاومت می‌تواند به افزایش دقت تحلیل بیس‌ها کمک کند. شناخت دقیق این عوامل و تطبیق آن‌ها با شرایط بازار، می‌تواند به بهبود کیفیت تحلیل‌های پرایس اکشن کمک کند.

چرا استفاده از استراتژی‌های مبتنی بر بیس نیازمند مدیریت ریسک مناسب است؟

استفاده از استراتژی‌های مبتنی بر بیس نیازمند مدیریت ریسک مناسب به‌دلیل احتمال نوسانات غیرمنتظره بازار و تغییرات سریع قیمت است. بیس‌ها می‌توانند نشانه‌های قوی برای ورود یا خروج از معامله باشند؛ اما درصورتی‌که بازار خلاف پیش‌بینی حرکت کند، ممکن است خسارت‌هایی به‌همراه داشته باشد. به‌همین‌دلیل، تعیین حد ضرر مناسب و استفاده از تکنیک‌های مدیریت سرمایه از جمله استفاده از پراپ فرم‌ها برای جبران ریسک‌های احتمالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
. ۲ دیدگاه
  1. آرزو گفت:

    ممنون بابت توضیحات جامع و کاملتون.

Load more comments
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید