استراتژی‌ بریک اوت و بازگشت

استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت در تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نقاط حساس بازار را شناسایی کنند. بریک اوت به عبور قیمت از سطح کلیدی اشاره دارد که آغازگر یک روند جدید است، در حالی که بازگشت زمانی رخ می‌دهد که قیمت به یک سطح کلیدی برسد و مسیر خود را تغییر دهد. این استراتژی‌ها به‌ویژه در بازارهای نوسانی و متلاطم مفید هستند. برای یادگیری بیشتر و بررسی نحوه استفاده از این استراتژی‌ها، ادامه مقاله را مطالعه کنید.

تعریف بریک اوت و بازگشت در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، بریک اوت (Breakout) به شرایطی گفته می‌شود که قیمت از یک سطح کلیدی مانند حمایت یا مقاومت عبور می‌کند و اغلب نشانه‌ای از شروع روند جدید است. این حرکت معمولاً با حجم معاملات بالا و شتاب قیمتی همراه است و به‌عنوان فرصتی برای ورود به بازار درنظر گرفته می‌شود.

بازگشت (Reversal) زمانی رخ می‌دهد که قیمت به یک سطح کلیدی نزدیک می‌شود اما نتواند از آن عبور کند و جهت خود را تغییر دهد. این نشان‌دهنده ضعف در روند جاری یا فشار عرضه و تقاضا است. معامله‌گران می‌توانند از این تغییر جهت برای کسب سود استفاده کنند.

این دو استراتژی (بریک اوت و بازگشت) به معامله‌گران کمک می‌کنند تا با تحلیل دقیق سطوح قیمتی، فرصت‌های مناسب برای ورود یا خروج از بازار را شناسایی کنند.

اهمیت استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت در معاملات

استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت نقش حیاتی در شناسایی نقاط عطف بازار دارند و به معامله‌گران این امکان را می‌دهند که از فرصت‌های سودآور بهره‌برداری کنند.

استراتژی بریک اوت به معامله‌گران کمک می‌کند تا از لحظات ورود به روندهای جدید استفاده کنند. زمانی که قیمت از سطوح کلیدی مانند حمایت یا مقاومت عبور می‌کند، معمولاً حرکت قدرتمندی آغاز می‌شود که فرصت‌های معاملاتی جذابی فراهم می‌آورد. این استراتژی به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با پیروی از روند جدید، ریسک را کاهش داده و در جهت حرکت بازار معامله کنند.

استراتژی بازگشت زمانی کاربرد دارد که قیمت به یک سطح کلیدی رسیده و جهت خود را تغییر می‌دهد. این استراتژی به معامله‌گران کمک می‌کند تا از نقاط برگشتی بازار سود ببرند و پیش از ورود به یک روند معکوس، موقعیت خود را تنظیم کنند. بازگشت‌ها معمولاً با الگوهای خاص یا سیگنال‌های اندیکاتوری همراه هستند که می‌توانند تحلیل دقیق‌تری از بازار ارائه دهند.

مفاهیم کلیدی در استراتژی بریک اوت و بازگشت

ببرای استفاده موفقیت‌آمیز از استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت، آشنایی با مفاهیم کلیدی ضروری است. این مفاهیم به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نقاط ورود و خروج صحیحی شناسایی کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.

1. سطوح حمایت و مقاومت: این سطوح نقاطی هستند که قیمت در گذشته به آن‌ها واکنش نشان داده است. حمایت کف قیمت و مقاومت سقف قیمت است. شکست این سطوح معمولاً نشان‌دهندۀ شروع یک بریک اوت یا بازگشت است.
2. الگوهای نموداری: الگوهایی مانند مثلث‌ها، کنج‌ها و سر و شانه‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا دوره‌های تثبیت بازار را شناسایی کنند. پس از این دوره‌ها، احتمال حرکت ناگهانی قیمت وجود دارد.
3. اندیکاتورهای تکنیکال: استفاده از ابزارهایی مانند RSI، MACD و میانگین متحرک برای تأیید اعتبار یک بریک اوت ضروری است. این اندیکاتورها نشان می‌دهند که آیا حرکت قیمت پشتوانه کافی دارد یا خیر.
4. حجم معاملات: افزایش حجم معاملات به‌ویژه هنگام بریک اوت‌ها، نشانه‌ای از اعتبار حرکت قیمت است.
5. مدیریت ریسک: بریک اوت‌ها ممکن است با شکست مواجه شوند و به حرکات معکوس منجر شوند. بنابراین، تعیین حد ضرر و استفاده از حجم مناسب در معاملات می‌تواند ریسک را کاهش دهد و بازدهی بالقوه را افزایش دهد.

با ترکیب این مفاهیم، معامله‌گران می‌توانند با اطمینان بیشتری از استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت بهره‌برداری کنند.

انواع مختلف بریک اوت

استراتژی بریک اوت و بازگشت یکی از مؤثرترین روش‌ها برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی در بازار است. بریک اوت به لحظاتی اشاره دارد که قیمت از یک سطح کلیدی عبور می‌کند و یک حرکت جدید آغاز می‌شود؛ اما این بریک اوت‌ها انواع مختلفی دارند که هرکدام در شرایط متفاوت بازار اتفاق می‌افتند و به ابزارهای خاصی برای تحلیل نیاز دارند. در ادامه به معرفی انواع مختلف بریک اوت می‌پردازیم.

بریک اوت از الگوها: زمانی که قیمت از یک الگوی نموداری مانند مثلث، کنج، مستطیل یا سر و شانه عبور می‌کند، معمولاً یک حرکت قدرتمند آغاز می‌شود. به عنوان مثال، شکست از مثلث صعودی نشان‌دهنده ادامه روند صعودی است.

بریک اوت از سطوح حمایت و مقاومت: زمانی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور کند، بریک اوت رخ می‌دهد که نشان‌دهنده تغییر قدرت در بازار است. این نوع بریک اوت معمولاً با حجم بالا همراه است.

بریک اوت همراه با روند: در این حالت، بریک اوت در جهت روند غالب بازار رخ می‌دهد و معمولاً معتبرتر است زیرا با جریان اصلی بازار هم‌راستا است.

بریک اوت مخالف روند (بازگشتی): این نوع بریک اوت زمانی رخ می‌دهد که قیمت برخلاف روند جاری حرکت می‌کند، که ممکن است نشان‌دهنده بازگشت بازار باشد.

بریک اوت از محدوده نوسان: زمانی که قیمت از یک محدوده نوسانی خارج می‌شود، بریک اوت از محدوده نوسان رخ می‌دهد که معمولاً با حرکات سریع و بزرگ همراه است.

انواع روند در بازار فارکس را بشناسید

بریک اوت همراه با روند: در این حالت، بریک اوت در جهت روند غالب بازار رخ می‌دهد و معمولاً معتبرتر است زیرا با جریان اصلی بازار هم‌راستا است.

بریک اوت مخالف روند (بازگشتی): این نوع بریک اوت زمانی رخ می‌دهد که قیمت برخلاف روند جاری حرکت می‌کند، که ممکن است نشان‌دهنده بازگشت بازار باشد.

بریک اوت از محدوده نوسان: زمانی که قیمت از یک محدوده نوسانی خارج می‌شود، بریک اوت از محدوده نوسان رخ می‌دهد که معمولاً با حرکات سریع و بزرگ همراه است.

استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت

استراتژی‌های بریک اوت و بازگشت یکی از محبوب‌ترین روش‌ها در تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توان حرکات قوی و پرشتاب بازار را شناسایی و از فرصت‌های سودآور بهره‌برداری کرد. این استراتژی‌ها در قالب‌های مختلفی اجرا می‌شوند که در ادامه به تفصیل هرکدام پرداخته می‌شود.

• بریک اوت ساده: در این استراتژی، معامله‌گران سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و پس از عبور قیمت از این سطوح، وارد معامله می‌شوند. نقطه ورود بعد از تأیید شکست قیمت تعیین می‌شود. مدیریت ریسک در این استراتژی اهمیت زیادی دارد زیرا شکست‌های ناموفق می‌تواند منجر به زیان شود.
• بریک اوت و بازگشت در روندهای قوی: در بازارهای با روندهای قوی، بریک اوت‌ها از کانال‌های قیمتی اتفاق می‌افتند. اگر قیمت به داخل کانال بازگشت کند، فرصت مناسبی برای ورود یا خروج از معامله فراهم می‌شود. مدیریت ریسک شامل تعیین حد ضرر دقیق برای جلوگیری از زیان‌های غیرمنتظره است.
• استراتژی‌های ترکیبی: ترکیب بریک اوت با اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD و میانگین متحرک، به معامله‌گران کمک می‌کند تا با اطمینان بیشتری وارد معاملات شوند. همچنین، افزایش حجم معاملات معمولاً نشان‌دهنده اعتبار بریک اوت است که به کاهش ریسک شکست کمک می‌کند.
• بریک اوت خط روند: زمانی که قیمت از یک خط روند بحرانی عبور کند، این می‌تواند نشان‌دهنده معکوس شدن روند یا ادامه آن باشد. شناسایی نقاط بحرانی خطوط روند به معامله‌گران کمک می‌کند تا تغییرات احتمالی در روند بازار را پیش‌بینی کنند.

شکاف شکست (Breakout Gap)

در استراتژی شکست شکاف (Breakout Gap)، معامله‌گران به فضاهایی که به‌طور ناگهانی توسط افزایش قیمت ایجاد می‌شوند، توجه می‌کنند. این شکاف‌ها معمولاً به‌دنبال پویایی قوی بازار و افزایش تقاضا برای یک دارایی خاص رخ می‌دهند. شکاف‌ها می‌توانند نشانه‌های قوی از حرکت بعدی قیمت باشند و معمولاً نشان‌دهندۀ شروع یک روند جدید یا تغییر در احساسات بازار هستند.

استراتژی شکاف شکست بر تعیین دقیق این جهش‌ها و شناسایی مناطقی که احتمالاً باعث افزایش‌های قابل‌توجه قیمت می‌شوند، متمرکز است. معامله‌گران از این شکاف‌ها برای پیش‌بینی حرکت‌های قوی و ورود به بازار در نقاط کلیدی استفاده می‌کنند. موفقیت این استراتژی بستگی به شناسایی صحیح و به‌موقع شکاف‌ها و همچنین مدیریت مناسب ریسک دارد.

مزایا و معایب استراتژی‌های بریک اوت

در جدول زیر، مزایا، معایب و عوامل مؤثر بر موفقیت استراتژی‌های بریک اوت به تفصیل آورده شده است:

موضوع	توضیحات
مزایای استفاده از استراتژی‌های بریک اوت
تشخیص فرصت‌های پرشتاب در بازار	بریک اوت‌ها اغلب آغازگر حرکات قوی قیمتی هستند که می‌توانند سود قابل‌توجهی برای معامله‌گران فراهم کنند.
قابلیت استفاده در تمام تایم‌فریم‌ها	استراتژی‌های بریک اوت را می‌توان در تایم‌فریم‌های کوتاه (اسکالپینگ) تا بلندمدت به‌کار برد و این انعطاف‌پذیری، آن‌ها را برای همه معامله‌گران مناسب می‌کند.
ترکیب با ابزارهای دیگر	استراتژی‌های بریک اوت به‌راحتی با اندیکاتورهایی مانند حجم معاملات، RSI و MACD ترکیب می‌شوند که دقت تحلیل را افزایش می‌دهد.
سادگی در استفاده	این استراتژی‌ها بر پایه اصول ساده تحلیل تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای نموداری کار می‌کنند که فهم و اجرای آن را آسان می‌سازد.
معاملات خودکار و الگوریتمی	بسیاری از الگوریتم‌های معاملاتی از استراتژی بریک اوت استفاده می‌کنند که اجرای آن را سریع‌تر و دقیق‌تر می‌سازد.
معایب و خطرات احتمالی
شکست‌های ناموفق (False Breakouts)	یکی از رایج‌ترین مشکلات، شکست‌های ناموفق است که در آن قیمت به‌سرعت به سطح قبلی بازمی‌گردد و باعث زیان معامله‌گر می‌شود.
نیاز به تأیید بیشتر	گاهی اوقات تشخیص بریک اوت واقعی دشوار است و معامله‌گران نیاز به ابزارهای تأییدی بیشتر دارند که ممکن است فرایند تحلیل را زمان‌بر کند.
نوسانات بالا	بریک اوت‌ها معمولاً در شرایط نوسانی بازار رخ می‌دهند که مدیریت ریسک را پیچیده‌تر می‌کند و امکان ضرر را افزایش می‌دهد.
تأثیر اخبار ناگهانی	اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره می‌توانند باعث بریک اوت‌های غیرقابل‌پیش‌بینی بشوند که استراتژی را غیرقابل‌اعتماد می‌سازد.
عوامل مؤثر بر موفقیت استراتژی‌ها
انتخاب تایم‌فریم مناسب	موفقیت استراتژی بریک اوت به انتخاب تایم‌فریمی بستگی دارد که با سبک معاملاتی و اهداف شما هماهنگ باشد.
حجم معاملات	حجم بالای معاملات معمولاً تأییدیه‌ای برای بریک اوت واقعی است و می‌تواند موفقیت این استراتژی را افزایش بدهد.
ترکیب با مدیریت ریسک	تعیین حد ضرر و حد سود مشخص برای هر معامله، زیان‌های احتمالی را محدود کرده و احتمال موفقیت را افزایش می‌دهد.
تحلیل جامع بازار	توجه به شرایط کلی بازار از جمله روندها و تأثیرات بنیادی، می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا از بریک اوت‌های معتبر بهره‌مند بشوند.
صبر و انضباط معامله‌گری	عجله در ورود به معاملات بریک اوت بدون تأیید کافی می‌تواند باعث ضرر بشود؛ بنابراین صبر و انضباط معامله‌گری بسیار مهم است.

این جدول به معامله‌گران کمک می‌کند تا با درک مزایا و معایب، استراتژی بریک اوت خود را بهینه کرده و احتمال موفقیت را افزایش بدهند.

ترید با برک‌آوت و تفاوت آن با سایر استراتژی‌ها

• تمرکز بر شروع روندها: ترید با بریک اوت به‌طور خاص بر شناسایی و ورود به بازار در ابتدای یک روند جدید تمرکز دارد، در حالی‌که سایر استراتژی‌ها معمولاً منتظر تأیید بیشتر روندها هستند.
• حرکت‌های اولیه و پرشتاب: بریک اوت بیشتر به تکانه‌های اولیه و حرکت‌های پرشتاب بازار اهمیت می‌دهد. برخلاف استراتژی‌هایی که بر روندهای تأیید شده تکیه دارند، این استراتژی به دنبال بهره‌برداری از جهش‌های سریع قیمت است.
• آینده‌نگری: بریک اوت برخلاف سایر استراتژی‌ها که به روندهای تکمیل شده توجه دارند، بیشتر بر شناسایی نقاط ورود دقیق در مراحل اولیه حرکت بازار تمرکز دارد.
• نقش حجم معاملات: حجم معاملات در بریک اوت یک شاخص مهم برای تأیید شکاف‌ها و حرکت‌های قیمت است، در حالی که در استراتژی‌های دیگر حجم ممکن است اهمیت کمتری داشته باشد.
• مدیریت ریسک و تحلیل دقیق: برای موفقیت در بریک اوت تریدینگ، تحلیل دقیق سطوح کلیدی و تأیید شکاف‌های بازار ضروری است. همچنین، استراتژی‌های مدیریت ریسک قوی برای مقابله با شکست‌های احتمالی در این نوع تریدینگ لازم است.

چگونه بریک‌اوت را تأیید کنیم؟

یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای معامله بریک‌اوت، قرار‌دادن یک سفارش خرید توقف (Buy Stop) یا توقف فروش (Sell Stop) کمی بالاتر یا پایین‌تر از سطح کلیدی حمایت و مقاومت است. در ادامه، دو مثال عملی نشان می‌دهند که چگونه قیمت پس‌از شکستن سطوح کلیدی، برای آزمایش مجدد به آن‌ها بازگشته و تأیید بریک‌اوت صورت گرفته است.

بهترین بازه زمانی برای معامله با استراتژی بریک‌ اوت و بازگشت چیست؟

بریک‌اوت‌ها را می‌توان در هر بازه زمانی معامله کرد. به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید بریک‌اوت را از زیر یک سطح حمایت چند ساله معامله کنید و آن را برای ماه‌ها نگه دارید. بااین‌حال، بریک‌اوت‌ها در میان معامله‌گران کوتاه‌مدت محبوب‌تر هستند؛ زیرا این معامله‌گران به‌دنبال کسب سود از حرکت‌های سریع بازار در زمان‌های کوتاه هستند.

در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، تشخیص احساس بازار و شتاب آن بسیار راحت‌تر است و معامله‌گران می‌توانند سریع‌تر از حرکات بازار بهره‌برداری کنند.

پولبک تریدینگ چیست؟

آیا حجم در استراتژی بریک‌اوت مهم است؟

بله، حجم در استراتژی بریک‌اوت معمولاً اهمیت دارد، اما تأثیر آن بستگی به شرایط مختلف دارد. بسیاری از معامله‌گران بر این باورند که افزایش حجم در هنگام بریک‌اوت ضروری است، اما تحقیقات نشان می‌دهند که نمی‌توان این موضوع را قطعی دانست.

در برخی موارد، بریک‌اوت‌ها با حجم بالا و در برخی دیگر با حجم پایین به‌خوبی عمل کرده‌اند. مثلاً در استراتژی بریک‌اوت ۲۰ روزه برای سهام GLD، اگر حجم ۱۰ درصد بیشتر از میانگین ۵۰ روزه باشد، افزایش قیمت حدود ۱.۲۵ درصد مشاهده می‌شود.

با این حال، این تفاوت ممکن است ناشی از تصادف یا نویز بازار باشد و تأثیر آن بر استراتژی کلی به‌طور قابل‌توجهی محدود است.

پراپ FORFX

پراپ FORFX نمونه از پراپ‌ فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinance همکاری می‌کند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادین‌ها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامه‌های مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ‌تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامه‌های اصلی این پراپ‌فرم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفه‌ای» به تریدرها این امکان را می‌دهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینه‌ای را که با استراتژی آن‌ها سازگار است، انتخاب کنند؛
• مدل فوق‌حرفه‌ای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفه‌ای است؛ اما با دو تفاوت اصلی. اول در مدل فوق‌حرفه‌ای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم در این مدل تریدرها می‌توانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فور‌اف‌ایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.

یکی از ویژگی‌های برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه می‌دهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالش‌های پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پس‌از واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز می‌شود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.

سخن پایانی

استراتژی‌ بریک اوت و بازگشت دو رویکرد اصلی در تحلیل تکنیکال هستند که به‌طور گسترده‌ای توسط معامله‌گران برای پیش‌بینی حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شوند. بریک اوت به‌‌معنای عبور قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت کلیدی است که به‌عنوان شروع روند جدید درنظر گرفته می‌شود.

این استراتژی معمولاً با حجم بالای معاملات همراه است و به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که از حرکت‌های اولیه و پرشتاب بازار بهره‌برداری کنند. در مقابل، استراتژی بازگشت به‌دنبال شناسایی نقاطی است که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت بازگشته و سپس به روند قبلی خود ادامه می‌دهد. این استراتژی معمولاً به‌دنبال نقاطی است که قیمت در آن‌ها تغییر جهت می‌دهد و از آن برای ورود به‌موقع به بازار استفاده می‌شود.

هر دو استراتژی مزایا و چالش‌های خاص خود را دارند. استراتژی بریک اوت به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که از روندهای قوی و بلندمدت بهره‌برداری کنند؛ اما ریسک شکست‌های کاذب و نوسانات ناگهانی نیز وجود دارد. درحالی‌که استراتژی بازگشت ممکن است موفقیت‌های بیشتری در بازارهای متلاطم و نوسانی داشته باشد؛ اما نیاز به‌دقت بالاتر در شناسایی نقاط بازگشتی دارد.

در نهایت، موفقیت در هر دو استراتژی به عوامل مختلفی مانند تحلیل دقیق تکنیکال، مدیریت ریسک و تایم فریم انتخابی بستگی دارد. ترکیب این دو استراتژی می‌تواند به معامله‌گران در تشخیص بهتر روندهای بازار و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر کمک کند.

منابع: + +