در سیاست انبساطی، دولت با کاهش مالیات یا افزایش هزینههای عمومی سعی میکند تقاضای کل را تحریک کرده، رشد اقتصادی را سرعت بخشد و از رکود جلوگیری کند. در مقابل، سیاست انقباضی با افزایش مالیات یا کاهش مخارج عمومی، برای مهار تورم با کاستن از تقاضاست. این دو ابزار بنیادین اقتصاد هستند؛ ادامه مطلب کمک میکند بفهمید کدام گزینه با شرایط فعلی و هدفهای مالی شما هماهنگتر است.
تعریف سیاست پولی
سیاست پولی یعنی اقدامات بانک مرکزی برای کنترل پول در گردش و نرخ بهره با اهداف زیر:
- کنترل تورم
- تحریک رشد اقتصادی
- حفظ ثبات مالی
سیاست انبساطی و انقباضی
بانک مرکزی با تغییر نرخ بهره و حجم پول در بازار، بر مصرف، سرمایهگذاری و اشتغال تأثیر میگذارد:
- سیاست انبساطی (برای تحریک رشد):
- کاهش نرخ بهره: وامگیری و سرمایهگذاری را افزایش میدهد و به رشد اقتصادی کمک میکند.
- سیاست انقباضی (برای کنترل تورم):
- افزایش نرخ بهره: وامگیری و هزینهکرد را کاهش میدهد و به کند شدن تورم کمک میکند.
به طور خلاصه، سیاست پولی ابزاری کلیدی برای ایجاد تعادل بین رشد اقتصادی و مهار تورم است و نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی جامعه دارد.
چرا به سیاست پولی نیاز داریم؟
نیاز به سیاست پولی از این واقعیت ناشی میشود که اقتصاد همواره با چالشها و نوساناتی مواجه است که میتواند بر زندگی افراد و سلامت اقتصاد کشور تأثیر بگذارد. سیاست پولی یکی از ابزارهای اصلی در مدیریت این نوسانات و تأمین ثبات اقتصادی است و نقش حیاتی در کنترل تورم، حمایت از رشد اقتصادی و بهبود شرایط اشتغال دارد. در زیر به اهمیت این سیاستها در سه زمینه کلیدی میپردازیم:
- تورم: تورم بالا قدرت خرید را کم کرده و هزینههای زندگی را بالا میبرد. سیاست پولی از طریق کنترل نرخ بهره و عرضهی پول، به کنترل تورم کمک میکند. برای مثال، بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره و کاهش عرضهی پول، تقاضا را کم کرده و تورم را مهار میکند.
- رشد اقتصادی: سیاست پولی برای رشد اقتصادی هم نقش مهمی دارد. در زمان رکود، بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره و افزایش عرضهی پول، سرمایهگذاری و هزینهها را تشویق میکند. این کار به افزایش تولید، نوآوری و در نهایت رشد اقتصادی کمک میکند.
- اشتغال: سیاست پولی روی اشتغال هم اثرگذار است. با کاهش نرخ بهره، وام گرفتن برای کسبوکارها ارزانتر میشود و آنها تمایل بیشتری به سرمایهگذاری و توسعه پیدا میکنند. این افزایش فعالیتهای اقتصادی، به ایجاد شغلهای جدید و کاهش بیکاری منجر میشود.
در مجموع، سیاست پولی ابزاری مؤثر برای مدیریت شرایط اقتصادی است که به بانک مرکزی و دولتها این امکان را میدهد تا تعادل بین تورم، رشد اقتصادی و اشتغال را حفظ کنند. اجرای درست و متعادل سیاست پولی میتواند به پیشگیری از بحرانهای اقتصادی، حفظ قدرت خرید مردم و ارتقای رفاه اجتماعی کمک کند.
ابزارهای سیاست انبساطی
بانک مرکزی با استفاده از ابزارهای زیر، عرضهی پول و نرخ بهره را برای دستیابی به اهداف اقتصادی مانند کنترل تورم، رشد اقتصادی و اشتغال مدیریت میکند:
۱. نرخ بهره (نرخ سود)
- افزایش نرخ بهره: وامگیری را گرانتر میکند، تقاضا را کاهش میدهد و به کنترل تورم کمک میکند.
- کاهش نرخ بهره: وامگیری را ارزانتر میکند، مردم و کسبوکارها را به سرمایهگذاری تشویق میکند و به تحریک رشد اقتصادی میانجامد.
۲. عملیات بازار باز
این عملیات شامل خرید و فروش اوراق قرضهی دولتی توسط بانک مرکزی است:
- خرید اوراق قرضه: نقدینگی را در سیستم بانکی افزایش میدهد (سیاست انبساطی).
- فروش اوراق قرضه: نقدینگی را کاهش میدهد (سیاست انقباضی).
۳. ذخیره قانونی
ذخیره قانونی درصدی از سپردههای بانکی است که بانکها باید نزد بانک مرکزی نگهداری کنند:
- افزایش نسبت ذخیره قانونی: قدرت وامدهی بانکها را کاهش میدهد و به کنترل تورم کمک میکند.
- کاهش نسبت ذخیره قانونی: قدرت وامدهی بانکها را افزایش میدهد و فعالیتهای اقتصادی را تحریک میکند.
تعریف سیاست انبساطی
سیاست انبساطی یکی از سیاستهای پولی است که بانک مرکزی برای افزایش نقدینگی و تقویت فعالیتهای اقتصادی از آن استفاده میکند. این سیاست با کاهش نرخ بهره و تسهیل شرایط وامدهی، سعی در تحریک تقاضا، افزایش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی دارد و معمولاً در شرایط رکود یا رشد کم اقتصادی اجرا میشود.
اهداف سیاست انبساطی
سیاست انبساطی با هدف دستیابی به نتایج زیر اجرا میشود:
- افزایش تولید: با افزایش تقاضا، تولیدکنندگان تشویق به افزایش تولید و سرمایهگذاری میشوند؛
- کاهش بیکاری: افزایش تولید و سرمایهگذاری منجر به ایجاد شغلهای جدید و کاهش نرخ بیکاری میشود؛
- افزایش کنترلشده تورم: در شرایط رکود، اندکی افزایش تورم میتواند به بهبود فعالیتهای اقتصادی کمک کند و این سیاست بهشکل کنترلشده میتواند تورم را افزایش دهد.
ابزارهای سیاست انبساطی
بانک مرکزی از ابزارهای مختلف سیاست پولی برای اجرای سیاست انبساطی استفاده میکند، از جمله:
- کاهش نرخ بهره: کاهش نرخ بهره وامگیری را ارزانتر میکند و مردم و شرکتها را به وامگیری و سرمایهگذاری تشویق میکند؛
- خرید اوراق قرضه: بانک مرکزی اوراق قرضه دولتی را خریداری کرده و نقدینگی را در سیستم بانکی افزایش میدهد؛
- کاهش ضریب ذخیره قانونی: با کاهش ضریب ذخیره قانونی، بانکها میتوانند میزان بیشتری از سپردههای خود را وام دهند و نقدینگی بیشتری وارد اقتصاد شود.
اثرات سیاست انبساطی بر اقتصاد
سیاست انبساطی اثرات مختلفی در کوتاهمدت و بلندمدت بر متغیرهای اقتصادی دارد:
- تولید: در کوتاهمدت، تولید افزایش مییابد و اقتصاد از رکود خارج میشود؛ اما در بلندمدت ممکن است رشد تولید به سطح پایدار برسد؛
- اشتغال: در کوتاهمدت، اشتغال افزایش مییابد و نرخ بیکاری کاهش مییابد، اما با رشد تورم در بلندمدت، اثرات مثبت اشتغال ممکن است کاهش یابد؛
- تورم: در کوتاهمدت تورم کنترل شده افزایش مییابد، اما اجرای طولانیمدت سیاست انبساطی میتواند منجر به تورم بالا شود؛
- نرخ ارز: افزایش نقدینگی ممکن است نرخ ارز را تضعیف کند و باعث کاهش ارزش پول ملی شود، که میتواند اثرات متنوعی بر واردات و صادرات کشور داشته باشد.
سیاست انبساطی، اگرچه در شرایط رکود و بحران اقتصادی ضروری است، اما به دقت و مدیریت نیاز دارد تا به تورم افسارگسیخته منجر نشود و تعادل بلندمدت اقتصادی را حفظ کند.
تعریف سیاست انقباضی
سیاست انقباضی یکی از سیاستهای پولی است که بانک مرکزی برای کاهش نرخ تورم و کنترل نقدینگی بهکار میگیرد. در این سیاست، بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره و محدودسازی دسترسی به نقدینگی، تقاضا را کاهش میدهد و از رشد بیش از حد اقتصادی و افزایش قیمتها جلوگیری میکند. این سیاست بیشتر در زمانهایی اجرا میشود که اقتصاد با تورم بالا و رشد نقدینگی زیاد مواجه است.
اهداف سیاست انقباضی
اهداف اصلی سیاست انقباضی عبارتاند از:
- کاهش تورم: اصلیترین هدف سیاست انقباضی کنترل افزایش قیمتها و بازگرداندن تورم به سطح مطلوب است؛
- کنترل رشد نقدینگی: با محدود کردن جریان پول در اقتصاد، سیاست انقباضی از افزایش نقدینگی و ایجاد حبابهای اقتصادی جلوگیری میکند.
ابزارهای سیاست انقباضی
بانک مرکزی برای اجرای سیاست انقباضی از ابزارهای مختلف سیاست پولی استفاده میکند که عبارتاند از:
- افزایش نرخ بهره: افزایش نرخ بهره هزینه وامگیری را بالا میبرد و این کار منجر به کاهش وامگیری و کاهش تقاضا در اقتصاد میشود؛
- فروش اوراق قرضه: بانک مرکزی با فروش اوراق قرضه دولتی، نقدینگی را از سیستم بانکی خارج میکند و بهاینترتیب جریان نقدینگی در اقتصاد کاهش مییابد؛
- افزایش ضریب ذخیره قانونی: با افزایش ضریب ذخیره قانونی، بانکها ملزم به نگهداری درصد بیشتری از سپردهها بهصورت ذخیره نزد بانک مرکزی هستند و این کار باعث میشود میزان وامدهی بانکها کاهش یابد.
اثرات سیاست انقباضی بر اقتصاد
سیاست انقباضی تأثیرات متفاوتی بر متغیرهای اقتصادی دارد که به شرح زیر است:
- تولید: در کوتاهمدت، کاهش تقاضا ممکن است به کاهش تولید و کاهش فعالیتهای اقتصادی منجر شود؛ اما در بلندمدت، این سیاست میتواند از ایجاد حبابها و نوسانات شدید جلوگیری کند؛
- اشتغال: در کوتاهمدت، سیاست انقباضی ممکن است منجر به افزایش بیکاری شود، زیرا کاهش تقاضا و تولید میتواند باعث تعدیل نیروها در برخی صنایع شود؛
- تورم: سیاست انقباضی در کنترل و کاهش تورم مؤثر است و هدف اصلی آن پایین آوردن سطح تورم به سطح مطلوب است؛
- نرخ ارز: با افزایش نرخ بهره، جذابیت سرمایهگذاری در کشور افزایش یافته و جریان ورودی سرمایه میتواند تقویت شود؛ این امر معمولاً منجر به تقویت ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز میشود.
سیاست انقباضی ابزاری قدرتمند برای مدیریت اقتصاد است که میتواند به کنترل تورم و حفظ ثبات مالی کمک کند. با این حال، این سیاست باید با دقت و مدیریت هوشمندانه اجرا شود تا اثرات منفی آن بر رشد و اشتغال به حداقل برسد.
مقایسه سیاست انبساطی و انقباضی
در این جدول به مقایسه سیاستهای انبساطی و انقباضی از نظر اهداف، ابزارها و اثرات آنها بر متغیرهای مختلف اقتصادی پرداخته شده است. این دو سیاست بسته به شرایط اقتصادی، میتوانند به تنظیم تعادل در اقتصاد و دستیابی به اهداف مختلف اقتصادی کمک کنند.
معیار | سیاست انبساطی | سیاست انقباضی |
---|---|---|
تعریف | سیاستی برای افزایش نقدینگی و تحریک تقاضا در اقتصاد با هدف خروج از رکود و افزایش تولید و اشتغال | سیاستی برای کاهش نقدینگی و کنترل تقاضا با هدف کاهش تورم و جلوگیری از رشد بیش از حد اقتصادی |
اهداف | – افزایش تولید و رشد اقتصادی- کاهش نرخ بیکاری- افزایش تورم (در شرایط رکود و تورم پایین) | – کاهش نرخ تورم- کنترل رشد نقدینگی- جلوگیری از ایجاد حبابهای اقتصادی |
نرخ بهره | کاهش نرخ بهره برای تشویق به وامگیری و سرمایهگذاری بیشتر | افزایش نرخ بهره برای کاهش وامگیری و کاهش مصرف و سرمایهگذاری |
عملیات بازار باز | خرید اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی برای افزایش نقدینگی در سیستم بانکی | فروش اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی برای کاهش نقدینگی و خروج پول از سیستم بانکی |
ضریب ذخیره قانونی | کاهش ضریب ذخیره قانونی تا بانکها بتوانند درصد بیشتری از سپردهها را وام دهند | افزایش ضریب ذخیره قانونی تا بانکها مجبور به نگهداری درصد بیشتری از سپردهها بهصورت ذخیره شوند |
تأثیر بر تولید | افزایش تولید در کوتاهمدت بهدلیل افزایش تقاضا و سرمایهگذاری | کاهش یا تثبیت رشد تولید بهدلیل کاهش تقاضا؛ ممکن است در کوتاهمدت تولید کاهش یابد |
تأثیر بر اشتغال | افزایش اشتغال و کاهش بیکاری بهدلیل افزایش فعالیتهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی | کاهش اشتغال در کوتاهمدت بهدلیل کاهش تقاضا و تولید؛ ممکن است باعث تعدیل نیرو در صنایع شود |
تأثیر بر تورم | افزایش تورم بهویژه در کوتاهمدت؛ مناسب برای شرایط رکود با تورم پایین | کاهش تورم با کنترل افزایش قیمتها و تنظیم سطح عمومی قیمتها |
تأثیر بر نرخ ارز | احتمال کاهش ارزش پول ملی بهدلیل افزایش نقدینگی و کاهش نرخ بهره | احتمال افزایش ارزش پول ملی بهدلیل افزایش نرخ بهره و ورود سرمایههای خارجی به کشور |
زمان اجرای سیاست | در شرایط رکود اقتصادی یا زمانی که رشد اقتصادی پایین و نرخ بیکاری بالا است | در شرایط تورم بالا یا زمانی که اقتصاد در حال رشد بیش از حد است و خطر ایجاد حبابهای اقتصادی وجود دارد |
مدت زمان اثرگذاری | تأثیرات کوتاهمدت مانند افزایش تولید و اشتغال؛ اثرات بلندمدت ممکن است به تورم بالا منجر شود | تأثیرات کوتاهمدت در کاهش تورم؛ در بلندمدت به ثبات اقتصادی و جلوگیری از نوسانات شدید کمک میکند |
انتقادات و چالشها
سیاستهای پولی، علیرغم اهمیت و کارآمدی آنها، با انتقادات و چالشهای مختلفی مواجه هستند. این چالشها میتوانند اثربخشی سیاستهای پولی را کاهش داده و در برخی موارد باعث بروز پیامدهای ناخواسته اقتصادی شوند. در ادامه به مهمترین انتقادات و چالشهای اجرای این سیاستها پرداخته میشود.
انتقادات از سیاستهای پولی
با وجود نقش مهمی که سیاستهای پولی در مدیریت اقتصاد دارند، انتقاداتی نیز به اثربخشی و پیامدهای آنها وارد است:
۱. عدم قطعیت در اثربخشی
اثربخشی سیاستهای پولی همیشه قابل پیشبینی نیست. برای مثال، کاهش نرخ بهره ممکن است همیشه به افزایش تقاضای وام منجر نشود، چون عوامل اقتصادی دیگری هم در کارند.
۲. محدودیت در حل بیکاری ساختاری
سیاستهای پولی معمولاً به اشتغال کوتاهمدت کمک میکنند، اما نمیتوانند بیکاری ساختاری را حل کنند. این نوع بیکاری که ناشی از عدم تطابق مهارتها یا مشکلات ساختاری بازار کار است، نیازمند سیاستهای بلندمدت و بنیادیتری است.
۳. تشدید نابرابری اقتصادی
برخی اقتصاددانان معتقدند سیاستهای انبساطی میتوانند نابرابری را تشدید کنند. مثلاً، کاهش نرخ بهره میتواند باعث افزایش قیمت داراییها شود که بیشتر به نفع سرمایهگذاران و طبقات مرفه است و نابرابریهای اقتصادی را بیشتر میکند.
۴. ریسک تورم و رکود
- سیاست انبساطی طولانیمدت: میتواند به تورم بالا منجر شود.
- سیاست انقباضی طولانیمدت: میتواند باعث رکود و بیثباتی اقتصادی شود.
یافتن تعادل بین کنترل تورم و حفظ رشد اقتصادی، چالشی اساسی برای بانکهای مرکزی است.
چالشهای اجرای سیاستهای پولی
اجرای سیاستهای پولی، با وجود نقش کلیدیشان، با چالشهایی روبروست که میتواند اثربخشی آنها را محدود کند:
۱. وابستگی اقتصاد جهانی
اقتصاد کشورها به هم وابسته است. اگر یک کشور نرخ بهره را کم کند و بقیه کشورها زیاد کنند، سرمایهها به سمت کشورهای با بهره بالاتر میروند. این موضوع میتواند به نرخ ارز و نقدینگی داخلی آسیب بزند.
۲. نوسانات نرخ ارز
سیاستهای پولی مستقیماً روی نرخ ارز اثر میگذارند. تغییرات ناگهانی نرخ ارز میتواند تجارت بینالمللی و اقتصاد داخلی، بهویژه برای کشورهای واردات/صادرات محور، را با مشکل روبرو کند.
۳. ضعف سیستم بانکی
اثربخشی سیاست پولی به یک سیستم بانکی سالم و کارآمد بستگی دارد. در کشورهایی با بانکهای ضعیف یا نظارت کم، حتی با کاهش نرخ بهره هم ممکن است مردم به وام گرفتن تمایلی نشان ندهند.
۴. تأخیر زمانی در تأثیرگذاری
نتایج سیاستهای پولی با تأخیر زمانی ظاهر میشوند. در این فاصله، ممکن است شرایط اقتصادی تغییر کند که برنامهریزی بانک مرکزی را دشوار میسازد.
۵. محدودیت در کنترل تورم بالا
در کشورهایی با تورم بسیار بالا، سیاستهای انقباضی به تنهایی ممکن است کافی نباشند و حتی رکود ایجاد کنند. در چنین مواردی، نیاز به ترکیب سیاستهای پولی با سیاستهای مالی و ساختاری دیگر است.
پراپ FORFX
پراپ FORFX نمونه از پراپفرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinance همکاری میکند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادینها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامههای مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپتریدینگ منجر شده است. از جمله برنامههای اصلی این پراپفرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفهای» به تریدرها این امکان را میدهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینهای را که با استراتژی آنها سازگار است، انتخاب کنند؛
- مدل فوق حرفهای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفهای است، اما با دو تفاوت اصلی. اول، در مدل فوق حرفهای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم، در این مدل تریدرها میتوانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فورافایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.
یکی از ویژگیهای برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه میدهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالشهای پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پساز واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز میشود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.
سخن پایانی
در این مقاله به پاسخ سوال «سیاست انقباضی و انبساطی چیست؟» پرداختیم. سیاستهای انقباضی و انبساطی از جمله ابزارهای کلیدی بانکهای مرکزی در مدیریت اقتصاد کشورها هستند. این سیاستها نقش مهمی در کنترل تورم، تحریک رشد اقتصادی و تثبیت اشتغال ایفا میکنند.
سیاست انبساطی با هدف افزایش نقدینگی و تقویت تقاضا، برای خروج از رکود و کاهش بیکاری بهکار گرفته میشود؛ درحالیکه سیاست انقباضی با کاهش نقدینگی و تقاضا به کنترل تورم و جلوگیری از رشد بیش از حد اقتصادی کمک میکند. هر دو سیاست دارای مزایا و چالشهای خاص خود هستند و اجرای آنها به شرایط اقتصادی و اهداف مشخص کشور بستگی دارد.
سیاست انبساطی میتواند در کوتاهمدت باعث افزایش رشد اقتصادی شود، اما خطر افزایش تورم را نیز بههمراه دارد. از سوی دیگر، سیاست انقباضی در کنترل تورم مؤثر است، اما ممکن است باعث کاهش رشد و افزایش بیکاری در کوتاهمدت شود. در نهایت، انتخاب و ترکیب سیاستهای پولی مناسب نیازمند درک عمیق از وضعیت اقتصادی، شرایط بازار و اهداف بلندمدت اقتصادی است. بانکهای مرکزی باید با تحلیل دقیق شرایط داخلی و بینالمللی، سیاستهای خود را به گونهای تنظیم کنند که ضمن حفظ ثبات اقتصادی، رشد پایدار و اشتغالزایی نیز تحقق یابد.
سیاست انبساطی چیست و چه زمانی به کار میرود؟
سیاست انبساطی یک سیاست پولی است که با افزایش نقدینگی و کاهش نرخ بهره برای تحریک تقاضا و رشد اقتصادی استفاده میشود. این سیاست در شرایط رکود اقتصادی یا بیکاری بالا به کار میرود.
سیاست انقباضی چه تاثیری بر تورم دارد؟
سیاست انقباضی به کاهش نقدینگی و افزایش نرخ بهره منجر میشود که هدف آن کاهش تورم و کنترل رشد بیش از حد اقتصادی است. این سیاست معمولاً در زمانهایی که تورم بالا است، به کار میرود.