خالق سبک اسمارت مانی چه کسانی هستند؟ نقشه رشد ۷ مرحله‌ای

۱۴ دقیقه . ۱۳ شهریور
۵
امتیاز این نوشته
۱

فقط یک قدم تا معامله با سرمایه واقعی
در چالش پراپ FORFX شرکت کن، عملکردت رو نشون بده و سرمایه ترید بگیر.

همین حالا شرکت کن

خالق سبک اسمارت مانی در دنیای مدرن معامله‌گری، فردی به نام مایکل جی. هادلستون (Michael J. Huddleston) است که با نام مستعار Inner Circle Trader یا به اختصار ICT شناخته می‌شود. او مفاهیم پراکنده از گذشته را گرفت، آن‌ها را مدون کرد، اصطلاحات جدیدی به آن افزود و یک چارچوب معاملاتی مشخص ساخت که امروزه به نام اسمارت مانی یا SMC می‌شناسیم. در این مقاله، قرار است سفری عمیق به تاریخچه این سبک داشته باشیم، ریشه‌های آن را بررسی کنیم و ببینیم این مفاهیم چگونه به‌شکل امروزی خود درآمدند.

گام اول: خالق سبک اسمارت مانی کیست؟ 

در دنیای تحلیل تکنیکال، همیشه بحث بر سر این است که چه کسی اولین بار یک ایده را مطرح کرده است. در مورد اسمارت مانی هم این موضوع صادق است. با اینکه ایده کلی دنبال کردن پول هوشمند قدمت زیادی دارد؛ اما سبک معاملاتی منسجمی که امروزه با نام مفاهیم پول هوشمند یا (Smart Money Concepts – SMC) در میان معامله‌گران خرد، به‌خصوص در بازار فارکس، محبوب شده است، یک معمار اصلی دارد.

خالق سبک اسمارت مانی
خالق سبک اسمارت مانی

آن فرد، مایکل جی. هادلستون، معروف به ICT است. او از اوایل دهه ۲۰۱۰ با آموزش‌های آنلاین و بعدها با فعالیت گسترده در یوتیوب، یک چارچوب مشخص و قابل‌آموزش را معرفی کرد. برخلاف بسیاری از آموزش‌های رایج آن زمان که بر اندیکاتورهای تأخیری (Lagging Indicators) و الگوهای کلاسیک تکیه داشتند، هادلستون یک روایت کاملاً جدید از بازار عرضه کرد: روایتی که در آن، قیمت توسط یک الگوریتم (که او آن را IPDA یا Interbank Price Delivery Algorithm می‌نامد) برای رسیدن به نقدینگی و پر کردن ناکارآمدی‌ها هدایت می‌شود. این تغییر نگرش، انقلابی در دیدگاه معامله‌گران خرد ایجاد کرد.

هادلستون با ابداع و تعریف اصطلاحاتی مانند اردربلاک (Order Block)، شکاف ارزش منصفانه (Fair Value Gap)، ساختار بازار (Market Structure) و شکست ساختار (Break of Structure)، مفاهیم انتزاعی مربوط به فعالیت بانک‌ها و مؤسسات بزرگ را به ستاپ‌های معاملاتی قابل‌فهم برای معامله‌گران خرد تبدیل کرد. به‌همین‌دلیل، بیشتر منابع معتبر، او را به‌عنوان خالق سبک اسمارت مانی در قالب امروزی‌اش معرفی می‌کنند.

گام دوم: ریشه‌های فکری اسمارت مانی کجا بود؟ 

هیچ ایده‌ای در خلاء متولد نمی‌شود. مفاهیم اسمارت مانی هم ریشه‌های عمیق‌تری در تاریخ تحلیل تکنیکال دارند. مهم‌ترین الهام‌بخش فکری این سبک، کارهای ریچارد وایکاف (Richard Wyckoff)، یکی از پنج غول تحلیل تکنیکال در اوایل قرن بیستم است. وایکاف اولین کسی بود که به‌طور جدی به بررسی رفتار بازیگران بزرگ بازار یا اپراتورهای ترکیبی (Composite Operator) پرداخت. او معتقد بود یک ذهن واحد و هوشمند پشت حرکات اصلی بازار قرار دارد و اگر بتوانیم نیت او را بخوانیم، می‌توانیم هم‌جهت با او معامله کنیم.

خالق سبک اسمارت مانی
خالق سبک اسمارت مانی

فلسفه اصلی وایکاف این بود که با تحلیل دقیق قیمت و حجم معاملات، می‌توان ردپای پول هوشمند را پیدا کرد. او معتقد بود بازار چهار فاز اصلی را طی می‌کند:

  • انباشت (Accumulation): زمانی که بازیگران بزرگ در قیمت‌های پایین و به‌صورت پنهانی در حال خرید هستند. این فاز معمولاً با حرکات رنج و نوسانی همراه است تا معامله‌گران ضعیف را از بازار خارج کنند.
  • صعود (Markup): زمانی که قیمت پس‌از دوره انباشت، مقاومت‌ها را می‌شکند و با قدرت شروع به افزایش می‌کند.
  • توزیع (Distribution): زمانی که همان بازیگران بزرگ در قیمت‌های بالا در حال فروش دارایی‌های خود به عموم بازار هیجان‌زده هستند. این فاز نیز شبیه به انباشت، اغلب حالت رنج دارد.
  • نزول (Markdown): زمانی که قیمت پس‌از توزیع کامل، حمایت‌ها را از دست می‌دهد و با شدت شروع به کاهش می‌کند.
خالق سبک اسمارت مانی
خالق سبک اسمارت مانی

این دیدگاه که بازار توسط بازیگران بزرگ هدایت می‌شود، سنگ بنای فکری سبک اسمارت مانی است. در واقع، ICT این ایده‌های کلاسیک وایکاف را گرفت و آن‌ها را برای بازارهای مدرن و پرسرعت امروزی، به‌خصوص فارکس، عملیاتی و به‌روزرسانی کرد. برای مثال، حرکات قیمتی که وایکاف آن‌ها را Spring یا Upthrust می‌نامید در زبان ICT به Liquidity Grab یا Stop Hunt ترجمه شد؛ یعنی حرکاتی فریبنده برای فعال کردن استاپ‌لاس معامله‌گران خرد؛ پس گرچه وایکاف ایده اولیه را مطرح کرد؛ اما خالق سبک اسمارت مانی به‌شکلی که ما می‌شناسیم، نبود، بلکه ICT بود که این مفاهیم را به ابزارهای دقیق برای معاملات روزانه تبدیل کرد.

گام سوم: نقش کلیدی ICT در تدوین و ترویج اسمارت مانی

مایکل هادلستون یا ICT کاری بسیار هوشمندانه انجام داد. او صرفاً تئوری‌های قدیمی را تکرار نکرد، بلکه یک زبان و دستورالعمل مشترک برای تحلیل حرکات قیمت براساس منطق نقدینگی ایجاد کرد. او به معامله‌گران نشان داد که چگونه حرکات قیمت در نمودار، نتیجه مستقیم جمع‌آوری نقدینگی (Liquidity Grab) و پر کردن سفارش‌ها بزرگ مؤسسات است.

ابداعات و مدون‌سازی‌های او شامل موارد زیر بود:

  1. نام‌گذاری و تعریف دقیق مفاهیم: اصطلاحاتی مانند Order Block، FVG، BOS و CHoCH پیش‌از ICT به این شکل مدون و محبوب نبودند. او برای هر پدیده در نمودار، یک نام مشخص و یک تعریف عملیاتی فراهم کرد. برای مثال، او اردربلاک را نه‌فقط یک کندل، بلکه آخرین ردپای سفارش‌گذاری نهادی پیش‌از یک حرکت انفجاری تعریف کرد. یا شکاف ارزش منصفانه را به‌عنوان یک ناکارآمدی در الگوریتم تحویل قیمت معرفی کرد که بازار تمایل دارد به آن بازگردد.
  2. ایجاد یک سیستم آموزشی منسجم: هادلستون از طریق دوره‌های آموزشی خود که به منتورشیپ (Mentorship) معروف شد، یک مسیر یادگیری ساختاریافته را به‌صورت رایگان و پولی عرضه کرد. این آموزش‌ها به هزاران معامله‌گر کمک کرد تا بازار را از زاویه‌ای جدید ببینند. انتشار رایگان بخش بزرگی از این محتوا در یوتیوب، یک حرکت انقلابی بود که دسترسی به دانش سطح بالا را برای همه ممکن ساخت.
  3. تمرکز بر بازارهای مدرن: برخلاف وایکاف که تمرکزش روی بازار سهام و تحلیل نمودارهای روزانه بود، خالق سبک اسمارت مانی مدرن، این مفاهیم را برای بازارهای ۲۴ ساعته و پرنقدینگی مانند فارکس و شاخص‌ها بهینه‌سازی کرد. او مفاهیمی مانند کیل زون (Kill Zones) را معرفی کرد که به بهترین بازه‌های زمانی برای معامله در سشن‌های لندن و نیویورک اشاره دارد و این موضوع برای معامله‌گران روزانه بسیار کاربردی بود.

یکی از تجربیات جالبی که بسیاری از معامله‌گران اولیه او داشتند، این بود که مفاهیم ICT در ابتدا بسیار پیچیده به نظر می‌رسید؛ اما با مشاهده مکرر در نمودارها، منطق پشت آن به‌تدریج آشکار می‌شد. همین عمق باعث شد که این سبک از یک استراتژی ساده فراتر رفته و به یک رویکرد جامع برای درک بازار تبدیل شود.

گام چهارم: جدول زمانی تکامل اسمارت مانی از وایکاف تا امروز

برای درک بهتر مسیر تحول این سبک، بیایید نگاهی به یک جدول زمانی ساده بیندازیم. این جدول نشان می‌دهد که چگونه ایده‌ها در طول زمان تکامل یافته‌اند؛ اما پیش‌از جدول، مهم است که بدانید این تکامل یک شبه رخ نداده است. هر دوره بر پایه دوره قبلی ساخته شده و دانش را یک قدم به جلو برده است.

دوره زمانیفرد یا نهاد کلیدیرویداد اصلی و دستاورد
دهه ۱۹۳۰ریچارد وایکافمعرفی مفهوم انباشت/توزیع و تحلیل رفتار پول هوشمند در بازار سهام.
دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰معامله‌گران نهادیتوسعه مفاهیم مبتنی بر جریان سفارش‌ها (Order Flow) در محیط‌های معاملاتی خصوصی و بانکی.
اوایل دهه ۲۰۱۰ICT (مایکل هادلستون)شروع آموزش‌ها در فروم‌های آنلاین و معرفی اصطلاحات کلیدی SMC مانند اردربلاک و ناکارآمدی قیمت.
۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲خالق سبک اسمارت مانی (ICT) و جامعه آنلاینرشد انفجاری محبوبیت به لطف منتورشیپ‌های رایگان یوتیوب. این دوره اوج شکل‌گیری جامعه جهانی ICT بود.
۲۰۲۳ به بعدبروکرها، وبلاگ‌ها و مربیان ثانویهساده‌سازی و همه‌گیر شدن مفاهیم SMC در سطح جهانی و تبدیل آن به یک جریان اصلی در تحلیل تکنیکال.
خالق سبک اسمارت مانی

این جدول به‌خوبی نشان می‌دهد که خالق سبک اسمارت مانی مدرن یعنی ICT، نقش یک پل را ایفا کرده است؛ پلی که ایده‌های کلاسیک و پیچیده نهادی را به دنیای معامله‌گران خرد متصل کرد. دوره ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ بسیار حیاتی بود؛ بسیاری از معامله‌گرانی که امروز به‌صورت حرفه‌ای فعالیت می‌کنند در آن سال‌ها از طریق منتورشیپ‌های رایگان یوتیوب با این مفاهیم آشنا شدند و این خود گواهی بر تأثیرگذاری عمیق هادلستون است.

گام پنجم: آیا ICT و SMC یک چیز هستند؟ تمایز مهمی که باید بدانید

این سؤالی است که ذهن بسیاری از تازه‌واردان را درگیر می‌کند و منبع بسیاری از سردرگمی‌هاست. پاسخ کوتاه این است: خیر، دقیقاً یکی نیستند؛ اما عمیقاً به هم مرتبط‌اند.

خالق سبک اسمارت مانی
خالق سبک اسمارت مانی
  • ICT: به متدولوژی خاص، جامع و ساختاریافته‌ای اشاره دارد که مستقیماً توسط خود مایکل هادلستون آموزش داده می‌شود. این روش دارای قوانین، ستاپ‌ها و جزئیات بسیار دقیقی است که او در دوره‌هایش تدریس می‌کند. این متدولوژی شامل مدیریت زمان (Kill Zones)، تحلیل بین بازاری (Inter-Market Analysis) و مفاهیم پیشرفته‌تری مانند Power of 3 است. می‌توان گفت ICT یک برند و یک مدرسه فکری مشخص با قواعد سخت‌گیرانه است.
  • SMC: امروزه به یک چتر مفهومی گسترده‌تر تبدیل شده است. بسیاری از مربیان و معامله‌گران، ایده‌های اصلی برگرفته از ICT را ساده‌ کرده، تغییر داده یا با روش‌های دیگر ترکیب کرده‌اند و تحت عنوان کلی SMC آموزش می‌دهند. در واقع، SMC نسخه متن-باز شدۀ آموزه‌های ICT است که هرکس برداشتی از آن دارد.

بنابراین، تقریباً تمام مفاهیم SMC ریشه در آموزه‌های ICT دارند؛ اما هر کسی که از اردربلاک یا شکست ساختار صحبت می‌کند، لزوماً به‌طور کامل از متدولوژی ICT پیروی نمی‌کند. برای مثال، یک معامله‌گر SMC ممکن است هر اردربلاکی را در هر زمانی معتبر بداند؛ اما یک شاگرد ICT می‌داند که اردربلاک باید در یک کیل زون خاص، پس‌از یک نقدینگی‌گیری مشخص و هم‌راستا با جهت‌گیری تایم‌فریم بالاتر شکل بگیرد. این تمایز بسیار مهم است؛ زیرا خالق سبک اسمارت مانی یعنی ICT، منبع اصلی است و SMC برداشت‌ها و تعبیرهای گوناگون از آن منبع است.

گام ششم: چرا هویت خالق سبک اسمارت مانی اهمیت دارد؟

شاید بپرسید دانستن اینکه خالق سبک اسمارت مانی کیست چه اهمیتی دارد. این موضوع فقط یک بحث تاریخی نیست، بلکه تأثیر مستقیمی بر مسیر یادگیری و موفقیت شما به‌عنوان یک معامله‌گر دارد.

  1. اعتبار و عمق یادگیری: با شناخت منبع اصلی، می‌توانید برای یادگیری عمیق‌تر به سراغ آموزش‌های خود او بروید. این کار از سردرگمی ناشی از آموزش‌های ضدو نقیض و سطحی که در اینترنت فراوان است، جلوگیری می‌کند. شما با دیدن منابع اصلی با چرایی پشت قوانین آشنا می‌شوید، نه‌فقط چیستی آن‌ها.
  2. درک فلسفه پشت استراتژی: وقتی تاریخچه یک سبک را می‌دانید، صرفاً مجموعه‌ای از قوانین را حفظ نمی‌کنید، بلکه منطق و فلسفه پشت آن را درک می‌کنید. این درک عمیق به شما کمک می‌کند تا در شرایط مختلف بازار، انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشید و کورکورانه از قوانین پیروی نکنید. این به شما کمک می‌کند تا به‌جای یک ربات، یک معامله‌گر متفکر شوید.
  3. پرهیز از وعده‌های غیرواقعی: متأسفانه با محبوبیت SMC، افراد زیادی با ادعاهای اغراق‌آمیز و فروش سیگنال و دوره‌های بی‌کیفیت از این فضا سوءاستفاده کرده‌اند. شناخت خالق سبک اسمارت مانی و دسترسی به منابع اصلی او (که بخش بزرگی از آن‌ها رایگان است) شما را در برابر این افراد و اطلاعات نادرست محافظت می‌کند.
  4. جلوگیری از سردرگمی و تغییر مداوم استراتژی: بسیاری از معامله‌گران به‌دلیل یادگیری نسخه‌های ناقص SMC، پس‌از مدتی دچار زیان می‌شوند و فکر می‌کنند این سبک کار نمی‌کند. درحالی‌که مشکل از خود سبک نیست، بلکه از درک ناقص آن‌هاست. مراجعه به منبع اصلی، یک مسیر مشخص و استاندارد را پیش روی شما قرار می‌دهد و از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریدن جلوگیری می‌کند.

تجربه نشان داده است معامله‌گرانی که زمان صرف می‌کنند تا ریشه‌ها را بفهمند در بلندمدت موفق‌تر هستند؛ زیرا دیدگاه آن‌ها نسبت به بازار صرفاً تکنیکال نیست، بلکه مبتنی بر یک منطق ساختاری و روایی است.

گام هفتم: جمع‌بندی نهایی داستان خالق سبک اسمارت مانی

خالق سبک اسمارت مانی
خالق سبک اسمارت مانی

در نهایت، داستان شکل‌گیری اسمارت مانی یک روایت تکاملی است. این سبک ریشه‌های فکری خود را از تحلیل‌های عمیق ریچارد وایکاف در مورد رفتار بازیگران بزرگ وام گرفته است؛ اما چارچوب مدرن، عملیاتی و قابل‌معامله‌ای که امروز با نام SMC شناخته می‌شود، حاصل کار و نبوغ مایکل جی. هادلستون (ICT) است. او بود که با تدوین یک زبان مشترک، تعریف مفاهیم دقیق و عرضۀ یک سیستم آموزشی منسجم، درک رفتار نهادی را برای میلیون‌ها معامله‌گر خرد در سراسر جهان ممکن ساخت؛ بنابراین، پاسخ به سؤال خالق سبک اسمارت مانی کیست؟ به‌طور قاطع، ICT است.

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی خالق سبک اسمارت مانی پرداختیم. در نهایت می‌توان گفت اسمارت مانی رویکردی پیشرفته و تحلیلی در بازارهای مالی است که رفتار نهادهای بزرگ و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای را مبنا قرار می‌دهد. این سبک بر داده‌ها، الگوهای رفتاری و تصمیمات سرمایه‌گذاران عمده تأکید دارد و به کمک آن می‌توان پیش‌بینی‌های دقیق‌تری درباره تغییرات بازار انجام داد.

بنیانگذار این سبک با شناخت عمیق بازار و بهره‌گیری از ابزارهای تحلیل پیشرفته، رویکردی منسجم برای سرمایه‌گذاران ایجاد کرد که با گذر زمان و پیشرفت فناوری، تکامل یافته است. در ایران نیز با آموزش و معرفی مفاهیم اسمارت مانی، سرمایه‌گذاران توانسته‌اند از این روش بهره‌مند شوند و تحلیل‌های خود را بهبود بخشند.

ترکیب تحلیل‌های تکنیکال، روان‌شناسی بازار و داده‌های کلان اقتصادی در این سبک، امکان تصمیم‌گیری دقیق‌تر را فراهم می‌کند. در شرایط پیچیده و نوسانی بازارهای مالی، استفاده از اسمارت مانی به‌عنوان ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک و افزایش بازده سرمایه‌گذاری مطرح است و به ویژه در بازارهای پرتلاطم مانند ایران می‌تواند نقش مؤثری در بهبود تصمیمات سرمایه‌گذاری داشته باشد.

منابع: + + +

آیا سبک اسمارت مانی پیش‌از ICT وجود داشت؟

ایده کلی پول هوشمند و دنبال کردن ردپای بازیگران بزرگ بله، به‌خصوص در کارهای وایکاف؛ اما SMC به‌عنوان یک چارچوب معاملاتی مدون با اصطلاحات مشخص امروزی (اردربلاک، FVG و غیره) توسط ICT تدوین و معرفی شد.

چرا نام ICT این‌قدر با SMC گره خورده است؟

زیرا او این مفاهیم را از تئوری‌های انتزاعی به یک سیستم عملیاتی قابل‌یادگیری تبدیل کرد. آموزش‌های گسترده و رایگان او در یوتیوب باعث شد این سبک به‌سرعت در میان جامعه معامله‌گران خرد محبوب و شناخته شود.

آیا برای یادگیری اسمارت مانی باید حتماً از منابع ICT استفاده کرد؟

برای درک عمیق و اصولی مفاهیم، مراجعه به منابع اصلی ICT بسیار توصیه می‌شود؛ اما بسیاری از مربیان دیگر نیز آموزش‌های باکیفیتی براساس این مفاهیم می‌دهند که ممکن است برای شروع ساده‌تر باشند. مهم این است که منبع انتخابی شما معتبر باشد.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید

ثبت نام در پراپ FORFX

همین حالا شرکت کن